چگونه رابطه زناشويي خود را در مشاجرات و بحران ها حفظ کنیم
بهترين
راه جلوگيري از تداوم مشاجرات در زندگی مشترک این است که فرد در هنگام
شروع اختلاف ومشاجره براي مدتي اصلا كاري نكند و مدتي تامل كرده و آرامش
خود را حفظ كند و با درك و فهم بيشتري با همسر خود گفتگو نماید.
هر رابطه اي در طول زمان، گاهي دستخوش بحران مي
شود. مثلا از دست دادن شغل، مرگ يكي از عزيزان، بيماري يا خستگي بيش از حد.
تلاش براي حفظ عشق، محبت و درك در اين گونه مواقع اهميت فوق العاده اي
دارد. ما بايد بپذيريم و درك كنيم كه خود و شريك زندگيمان هرگز موجودات
كاملي نبوده و نيستيم. اگر ياد بگيريم كه نسبت به مشكلات كوچك در رابطه مان
برخورد و عكس العمل درست نشان دهيم، آنگاه مي توانيم در برابر بحرانهاي
بزرگ زندگي هم برخورد صحيح داشته باشيم. در مواقعي زن از رفتار طرف مقابل
خود ناراحت مي شود و مطمئنا مواقعي پيش خواهد آمد كه مرد از عكس العمل هاي
زن ناراحت و عصباني شود.
زماني كه از دست همسر خود عصباني نيستيد به او بگوييد كه كدام جملات
بيشترين تاثيرات را روي شما دارند. اگر شما عادت كنيد كه در مواقع جدي از
جملات فرمول بندي شده مشخص استفاده كنيد، به موقع مي توانيد از ايجاد يك
درگيري و مشاجره جلوگيري كنيد. البته هرگز فراموش نكنيد كه انتخاب كلمه به
كلمه و دقيق جملات، آنچنان اهميتي ندارد. بلكه آنچه كه مهم است طرز بيان و
احساسي است كه در پس اين كلمات نهفته است. اگر همسرتان احساس نكند كه شما
به او توجه كرده و او را تاييد مي كنيد، باز هم اصطكاك بين تان شدت خواهد
يافت.
خيلي ها عقيده دارند كه عشق يعني نشان دهيم عاشق بودن بايد چگونه باشد.
اما اين رفتار بيش از حد خشك و مستقيم بوده و احساسات طرف مقابل كاملا
ناديد گرفته مي شود. البته مي توان صادقانه و بدون حاشيه رفتن در مورد
احساسات حرف زد. اما طوري كه كاملا عاري از لحن ناراحت كننده و توهين آميز
باشد. اگرشما ياد مي گيريد كه با محبت و اعتماد بيشتري با هم رفتار كنيد.
بعد از مدتي اين رفتار كاملا برايتان عادي خواهد شد. اگر همسرتان سعي كند
از پيشنهادات ارائه شده استفاده كند، شما نبايد فراموش كنيد كه او مي خواهد
به اين وسيله حمايت بيشتري نسبت به شما نشان دهد.
البته ممكن است در ابتدا ظاهرا اين طور به نظربرسد كه تلاش هاي او غير
واقعي و يا حتي غير صادقانه هستند. ولي ممكن نيست بتوان شالوده يك زندگي
چندين و چند ساله را در عرض چند هفته تغيير داد. به اين موضوع توجه نشان
دهيد كه هر قدم، حتي كوچك را محترم شمرده و سپاسگذار باشيد. در غير اين
صورت شايد خيلي زود تسليم شده و دست از تلاش بر داريد. ما زماني مي توانيم
از درگيريها و دعواهاي شديد عاطفي اجتناب كنيم كه موفق شويم نيازهاي
همسرمان را درك كرده و درصدد برطرف كردن آنها برآييم.
بارها زن و شوهر هايي هستند كه سالها به خاطر سو تفاهم در گير مشاجره مي
شوند و هر كدام ديگري را مسئول داعواهايشان مي دانند. مثلا هنگامي كه زن و
شوهر پس از گذراندن يك هفته پركار و پر زحمت در ماشين نشسته و قصد سفر كردن
را دارند و مرد از زن اين انتظار را دارد كه بعد از اين همه كار سخت از
اين سفر راضي و خشنود باشد، اما به جاي آن آه بكشد و بگويد بعضي وقت ها
احساس مي كنم كه زندگي يه رنج كشنده تدريجي مي باشد. اين حرفهاي سرد و
كشنده طرف مقابل را آزار مي دهد و مرد هم در مقابل حرف سردي مي زند. و مرد
عصبي مي شود و فكر مي كند كه زندگي در كنار او يك درد و رنج جانكاه مي باشد
و مرد فكر مي كند كه او از دست من شاكي شده است. بعد هم حالت تدافعي به
خود گرفته و سعي مي كند كه به او توضيح دهد كه زندگي ما اصلا رنج و شكنجه
نيست و او بايد از اين مسئله خوشحال باشد كه مي تواند با او به اين سفر
برود. بعد هم او بيشتراز نقطه نظر خود دفاع مي كندو در آن صورت سفرشان با
ناراحتي توام مي شد و تمام اينها فقط به اين دليل است كه مرد نمي تواند
احساسات همسر خود را درك كرده و جدي بگيرد.
اما با كمي دقت و توجه مرد متوجه اين قضيه مي شود كه او فقط مي خواهد
احساسي زودگذر در درون خود نشان دهد.و اين مسئله اصلا ارتباطي با رابطه
همسر نداشت و ازآنجايي كه مرد متوجه اين مسئله باشد نيازي به دفاع ازخود
نمي بيند و اگر از نقطه نظر او حمايت مي كرد و او را درك كرده بود او احساس
ارزشمندي مي كرد و عكس العمل بعدي او نسبت به همسر مي تواند محبت و علاقه و
احترام باشد. بنابراين از آنجايي كه مرد ياد مي گيرد به احساسات همسرش بها
بدهد مي تواند عشقي را كه او نياز دارد نثارش كند و ديگر لازم نيست كه با
هم دعوا كنند.
مهر