بیمیلی جنسی در خانمها به چه دلیل پیش میآید و چطور درمان میشود؟
یکی از
مشکلاتی که برخی از زوجها با آن روبهرو میشوند، بیمیلی جنسی
خانمهاست. برخی از مردها گله دارند که همسرمان سرد شده و این سردمزاجی
شادی و نشاط زندگی مشترک را کمرنگ کرده است. سردیها در زندگی مشترک عواقب
جبرانناپذیری بر جای میگذارند و حتی ممکن است به قهر و جدایی منجر شوند.
اگر میخواهید درباره علت سردمزاجی خانمها و روشهای رفع این مشکل بیشتر
بدانید، توصیههای دکتر سیدکاظم فروتن، متخصص ارولوژی، مشاور ودرمانگر
اختلالات جنسی و رئیس کلینک سلامت خانواده دانشگاه شاهد به شما کمک میکند
تا نکات تازهای بیاموزید و برای گرمی زندگیتان بیشتر تلاش کنید.
اولین نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که معمولا سرد مزاجی
خانمها مستقل از مردان وجود نیست. البته گاهی به دلیل مسائل هورمونی و
پزشکی ممکن است چنین حالتی برای خانمها پیش بیاید اما شیوع آن بسیار کم
بوده و کمتر از ۱۰ درصد مواردرا به خوداختصاص میدهد و در واقع مشکل جامعه
ما و عامل طلاقهایی که با سیر صعودی آن هر ساله مواجه هستیم محسوب
نمیشود. سوال اینجاست که چرا زنی که قبل از ازدواج فعال، پرتحرک و بشاش
بوده و خندهاش فضای خانه را پرمیکرده، چطور پس از ازدواج وارد این مرحله
میشود؟ چرا او نسبت به زندگی و ارتباط با همسرش گرمی سابق را ندارد و سرد و
بیتفاوت میشود؟
سرچشمه سرد مزاجیها
معمولا زنها موقع ازدواج سردمزاج نیستند و سردمزاج ازدواج نمیکنند،
بلکه پس از ازدواج به دلایل سرد و کممیل میشوند. بسیاری از سردمزاجیها
مربوط به سالهای اول ازدواج است. زن و شوهر در اوج گرمی اول ازدواج هستند
که به تدریج احساس میکنند سردی به فضای زندگی آنان رخته کرده و زندگیشان
دیگر آن طراوت و حرارت قبلی را ندارد و از زندگی با یکدیگر لذت نمیبرند.
زن احساس میکند چه آرزوها و رویاهایی را در ذهن خود میپروانده است ولی پس
از گذشت مدت زمانی نهچندان زیاد جای آنها را در زندگی خود خالی میبیند.
شاید بتوان گفت تمام سردمزاجی خانمها در یک جمله خلاصه میشود که به نظر
میرسد باورش برای مردها سخت باشد. اما واقعیت این است که :«منشا غریب به
اتفاق سردمزاجی خانمها همسرانشان هستند.» این جمله یک واقعیت است، مگر
اینکه خلاف آن ثابت شود. علت این است که زنها انسانهای بسیار پیچیدهای
هستند. البته آقایان هم پیچیدگیهایی دارند ولی قابل مقایسه با خانمها
نیستند.
بررسیها نشان میدهد که عدمآگاهی خانمها و مردان درباره تفاوتهای
یکدیگر و نداشتن درک متقابل از هم ، منشا بسیاری از سردیهای خانمها در
زندگی زناشویی است. برخی از افراد هم به دلیل غروری که دارند حاضر نیستند
در مورد همسرشان اطلاعاتی کسب کنند اما بهتر است این افراد بدانند که در
صورت نداشتن آگاهی کافی از چگونگی ارتباط با همسرشان ، اولین فردی که ضربه
میخورد خودشان هستند.
تصور کنید که یک وسیله برقی تازه مانند پلوپز را خریده و به خانه
آوردهاید. دستگاه زیاد پیچیدهای نیست و کلیدها و چراغهایی روی بدنه آن
وجود دارد. شاید در نگاه اول ندانید که باید با این دستگاه چطور برخورد
کنید و روش استفاده از آن بسیار گیجکننده بهنظر برسد اما هر دستگاهی
کاتالوگ دارد. وقتی بروشورها را مطالعه میکنید و نسبت به این دستگاه
آگاهیهایی بهدست میآورید، یاد میگیرید که چطور باید با آن برنج بپزید.
اگر با عجله و بدون مطالعه بروشورها، سراغ دستگاه بروید و با آن غذایی
آماده کنید، ممکن است غذای شما بسوزد یا حتی خوب از آب در نیاید. شاید هم
به دلیل نداشتن آگاهی به دستگاه آسیب برسانید. در صورتیکه دستگاه شما آسیب
ببیند فکر میکنید مقصر شما هستید یا دستگاه؟ کدام را باید سرزنش کنید؟
شاید هم تقصیرها را به گردن سازنده دستگاه بیندازید.
در مورد زن و مرد هم موضوع این چنین است. انسان اشرف مخلوقات است و
یکی از پیچیدهترین خلفت کره زمین محسوب میشود. . چگونه میشود ما برای
استفاده از تجهیزات الکترونیکی خود را ملزم به مطالعه کاتالوگ آن میدانیم
ولی برای حساسترین و بزرگترین و پرمسوولیتترین تصمیم زندگی خود که همان
ازدواج است حاضر نیستیم کاتالوگ همسر خود را بخوانیم و در مورد چگونگی
رفتار و ارتباط صحیح با وی اطلاعات خود را بالا ببریم و آموزشهای لازم را
کسب کنیم. به عبارتی باید بگوییم که ما ازدواج و همسر گزینی را از یک
موبایل خریدن هم سادهتر گرفتهایم. وقتی اطلاعات زوجها در زمینه شناخت
کافی نباشد و تفاوتها را فقط در ظاهر جسمانی ببینند، کمکم سردیها در
زندگی مشترک شروع میشوند. کمتر پیش میآید که ازدواجی از همان ابتدا بر
پایه دروغ شکل گرفته زن علاقهای به ازدواج نداشته باشد و با بیمیلی و
سردی به آغاز زندگی مشترک خود بله گفته باشد. بلکه رفتارهای ناسالم پس از
ازدواج است که به تدریج در زندگی زناشویی شکل میگیرند و موجبات بیمیلی و
سردی خانمها را فراهم میکنند.
وقتی همسران تفاوتهای یکدیگر را به خوبی بشناسند، سردیهای کمتری پیش
میآید. این تفاوتها دو دستهاند. گروهی ازتفاوتها عمومی هستند و
دستهای دیگر به تفاوت در ارضای نیازهای جنسی و عاطفی مربوط میشوند. وقتی
یک مرد نتواند همسرش را خوب بخواند، زن احساس بیمیلی پیدا میکند. مردها
باید بدانند که زنها از طریق حرفزدن با فشارهای درونیشان کنار میآیند.
وقتی زن و شوهر مشغول صحبت هستند خصلت مردها این است که با حداقل کلام،
حداکثر نتیجه را بهدست میآورند. به عبارتی طبیعت مردها این است که فکر
میکنند اگر حرفی نداریم، لزومی ندارد حرف بزنیم.
اما زنها از راه صحبتکردن ارتباط برقرار میکنند. وقتی مردها تحت
فشار و استرس درونی قرار میگیرند، بیشتر تمایل دارند که با خودشان خلوت
کنند و در تنهایی به آرامش برسند. گاهی در ظاهر تلویزیون میبینند و
روزنامه میخوانند اما از این راه میخواهند خودشان را آرام کنند و با مشکل
خود کنار آیند. در همین زمان ممکن است برای همسرشان مشکلی پیش آمده باشد و
درست در زمانی که زن میخواهد حرف بزند، شوهرش حوصله شنیدن حرفهای او را
ندارد. اگر زن و مرد نیازها و تفاوتهای یکدیگر را بشناسند رفتارشان را
طوری هماهنگ میکنند که هم فشارها استرسهای زن کم شود و هم اینکه مرد به
آرامش برسد. در غیر اینصورت به هر دو فشار میآید، عصبی میشوند، دعوا
میکنند و گوشهگیریها آغاز میشود. همه اینها مقدمه سردی در زندگی است.
اگر مردها بدانند که صحبتکردن با یک زن چقدر اهمیت دارد و تا چه حد
به نفع خودشان است، از آن استقبال میکنند. وقتی که زن و مرد باهم صحبت
میکنند و زن میداند که در این مدت همسرش باتمام وجود به حرفهایش گوش
میدهد، حواسش جای دیگری نیست، به حرفهای او توجه دارد، صحبتهایش را
تجزیه و تحلیل نمیکند و به دنبال نتیجهگیری نیست و حتی زن را با گفتن
کلماتی تشویق میکند تا بیشتر حرف بزند ، در اینصورت ارتباط عاطفی عمیقی
بین همسران شکل میگیرد که میتواند لذت رابطه جنسی را به همراه داشته
باشد.
بعضی از شوهران ممکن است فکر کنند رابطه جنسی در وضعیت خستگی و استرس
در زن به رفع آنها کمک میکند که برداشتنی کاملا اشتباه است (هرچند ممکن
است در مورد مردان چنین باشد) در این موارد بهترین گزینه برای آرامشدن و
از بینرفتن خستگی زن صحبتکردن با همسر است. برای بسیاری از خانمها صرف
بیان استرسهای روزانهشان باعث آسودگی میشود و فقط پس از آرامش یافتن زن
است که ممکن است فعالیت جنسی برایش قابل قبول یا لذتبخش باشد.
سوءتفاهم درباره صحبتهای گذشته
گاهی پیش میآید که خانمها خاطرات گذشته را مرور میکنند و درباره
وقایعی حرف میزنند که در گذشته اتفاق افتاده است. بعضیوقتها این صحبتها
برای مردها خوشایند نیست. مرد نمیداند که در چنین شرایطی هدف زن تحقیر و
نیش و کنایهزدن به شوهرش نیست. ساختار مغز مردها به گونهای است که اگر
مشکلی از گذشته داشته باشند، این مشکل را جایی در مغزشان بایگانی میکنند و
با آن کاری ندارند، مگر اینکه بخواهند آن را از بایگانی خارج کنند. در
نتیجه زمانی که مطلبی در مغزشان ذخیره شده، در آرامش هستند و با آن موضوع
کاری ندارند اما طبیعت زنها اینگونه نیست. در مغز آنها جایی برای بایگانی
خاطرات گذشته وجود ندارد. مطالب در ذهنشان میچرخد تا وقتی درباره آن حرف
نزنند، آرام نمیشوند. بنابراین آن را با همسرشان درمیان میگذارند که
همراه، مونس و همدم زندگیشان است. در این شرایط مرد به اشتباه فکر میکنند
که زن میخواهد او را تحقیر کند و یا آن حادثه منفی را مرتب به رخ او
بکشد. اگر مردها بدانند که این کار به آرامش همسرشان تا چه کمک میکند، از
آن استقبال میکنند و در نهایت به این نتیجه میرسند چه زن گرم و بانشاطی
دارند.
وقتی زن و شوهری برای درمان بیمیلی جنسی و سردی در زندگی به درمانگر
مراجعه میکنند نکته مهم این است که زوجها باهم مورد بررسی قرار میگیرند.
ممکن است سردی در رابطه زناشویی در زن ظاهر شود اما عامل اصلی بروز مشکل
در مرد یا هر دو نفر باشد. معمولا اختلافات و اختلالات زناشویی از نوعی
نیستند که امروز در زندگی بروز کنند و روز بعد زوج برای درمان به درمانگر
مراجعه کنند. مشکلات اغلب روند کند و آهسته دارند که گاهی عامل اصلی در پشت
شاخ و برگهای پدید آمده خود را مخفی میکند. در واقع ممکن است که زوجها
ماهها با با مشکلات خود کنار بیایند و تا زمانی که در زندگیشان بحران،
مشکلات جدی، قهر و دعوا پیش نیاید، به درمانگر مراجعه نکنند. پس مهم است که
برای تشخیص درست مشکل زوجها همراه هم نزد مشاور بروند و هیچگاه نباید
مرد یا زن به دیگری بگوید تو مشکل داری، پس خودت به درمانگر مراجعه کن و من
با تو نمیآیم. به عبارت دیگر در برخورد با اختلالات زناشویی باید تاثیرات
متقابل در هر دو طرف مورد بررسی قرار گیرند و اگر میخواهی گرمی و خوشبختی
مجدد به خانه و زندگی ما برگردد زوجدرمانی است که اهمیت دارد نه
فرددرمانی.
دارو درمانی مفید نیست
درک متقابل زن و شوهر از یکدیگر و آشنایی با تفاوتهای یکدیگر سبب
کاهش بروز سردیها میشود. وقتی زن و شوهر بدانند که نیازهای جنسیتیشان
متفاوت است، نحوه ارضای غریزههایشان قابلمقایسه نیست و هر کدام مسیر
متفاوتی دارد، در این شرایط روابطشان لذتبخشتر میشود.
بهتر است خانمها برای درمان سردیها، ارتباط باهمسرشان را اصلاح کنند
و آقایان هم یک بازنگری در رفتارشان داشته باشد. از سوی دیگر اکیدا توصیه
میشود که زنها بهویژه زنهای جوان برای درمان سردی روابط دنبال
دارودرمانی نباشند در واقع داروهایی که برای سردمزاجی در شبکههای
ماهوارهای تبلیغ میشوند یا در داروخانهها وجود ندارند، هیچکدام در درمان
سردمزاجی تاثیر ندارد غالب این سردیها منشا روانشناختی دارد و بیماری
نیست که بخواهد با دارو برطرف شود.
این احتمال وجود دارد که مصرف برخی از داروها در خانمها سالم مختصر
سبب گرمی روابط شود ولی هنگامی که سردی روابط وجود دارد و به مرور در حال
بدترشدن است، دارو سردیها را بیشتر میکند و نباید زوج با مصرف این گونه
داروها که ظواهر تبلیغاتی بسیار فریبنده و زیبایی هم دارند، زمان را از دست
بدهند و بگذارند مشکلاتشان افزایش یابد و این سردیها به نفرت تبدیل شود و
چه بسا ممکن است دیگر فرصتی برای جبران گذشتهها باقی نماند.
وقتی وفاداری کمرنگ میشود.
یکی دیگر از دلایل سردی خانمها رفتارهای خارج از اصول خانوادگی
مردهاست. در حقیقت مرد حقوق و وظایفی را که با ازدواج در برابر همسرش به
عهده گرفته است رعایت نمی کند. آقایان باید بدانند زنی که بعد از ازدواج
شوهرش را تمام تکیهگاه خودش میداند و همه افراد خانواده را برای بودن در
کنار همسرش ترک میکند، هیچوقت نمیخواهد به این موضوع فکر کند که شاید
همسرش نسبت به او وفادار نیست و یک روزی پشت او را خالی می کند، بنابراین
آقایان باید مراقب باشند تا چنین شبههای شکل نگیرد و مانع از بروز چنین
شرایطی شوند. البته گاهی اوقات رفتار خود خانمها سبب ایجاد چنین مشکلاتی
میشود. زن باعث میشود که شوهرش در مسیر غلطی وارد شود و ناخودآگاه
بیوفایی کند. در نتیجه آن سردی زن هم بهوجود بیاید. یکی از این رفتارهای
غلط تماشای فیلمهایی است که با بدن پوشیده زن سرو کار ندارد. ماهواره و
فیلمهای نامناسب هم چنین شرایطی را ایجاد میکنند. وقتی زن در خانه فضای
تماشای چنین فیلمهایی را فراهم میکند یا شوهرش را تشویق میکند که همراه
او این برنامهها را ببنید، به جرات میتوان گفت که نباید انتظار داشته
باشد این مرد فقط برای او باشد و وسوسه نگاهها و تماسها و رفتارهای
ناسالم خارج از خانواده نشود. چرا؟ چون او با دست خودش زمینههایی را فراهم
میکند تا شوهرش به سمت دیگران سوق پیدا کند. بهطور کلی در بیشتر موارد
اگر بخواهیم علت گرایش مردها به سمت همسران متعدد را بررسی کنیم یکی از علل
اصلی این گرایش را باید در همسر اول آنها جستوجو کرد. سوال اینجاست که
همسر اول چقدر توانسته بهطورکامل به نیازهای شوهرش توجه کند؟
به جز ادواجهایی که از ابتدا غلط بوده است و دختر با پسر هوسبازی
ازدواج کرده است، تقریبا در غریب به اتفاق ازدواجها مرد در زمان ازدواج با
همسر فعلی در فکر ازدواج دوم نیست، بلکه عدم توجه کافی به نیازهای او توسط
همسرش و وجود زمینههای مستعد در او و نیز جامعه، سبب میشود شرایط گرایش
به سوی انحرافات رفتاری خارج از خانواده فراهم شود. به عبارتی باید گفت
عمدتا زنها هم مقصرند و تمام تقصیرها را نباید گردن مردها انداخت.
در احادیث بسیاری گفته شده که خانمها باید به نیازهای جنسی
همسرانشان توجه کافی داشته باشند. یک زن باید از شوهرش مراقب کند و حواسش
جمع باشد که وسوسه نشود. خودش هم باید برای جذابیت جنسیاش تلاش کند تا
همسرش برای پر کردن خلأها و نیازهای غریزی و عاطفی خود به روابط خارج از
ازدواج رو نیاورد.
توجه به نیازهای جنسی خانمها
نکته مهم دیگر مربوط به ارضای نیازهای جنسی خانمها است. مردها باید
بدانند که در یک رابطه تا زمانیکه همسر آنها ارضا نشد، آنها هم نباید ارضا
شوند. مردی که بلافاصله پس از اتمام رابطه جنسی خود و یا ارضاشدن به لحاظ
احساسی و عاطفی از همسرش دور میشود و مردی که وقت کافی برای تحریککردن و
پیشنوازی همسرش نمیگذارد و این رفتارها را مرتب تکرار میکند بهسرعت
زمینه را برای سردیها، بهانهگیریها و تنفر از رابطه زناشویی برای همسرش
فراهم میکند.
اگر مرد در روابط زناشویی در ظاهر و در کوتاهمدت برنده باشد و با
بیتوجهیهای او، همسر او به نیازهایش نرسد، به دلیل سردشدن روابط اثرات
منفی این موضوع به خود مرد هم صدمه میزند. انزال زودرس موضوع شایعی است که
به سادگی قابلدرمان است اما هنگامیکه زن در یک معاشقه نادیده گرفته
میشود، مشکلات را تشدید میکند. به هر حال توجه به ارضای نیازهای جنسی و
مشکلاتی که به همراه دارد، در کاهش سردمزاجی خانمها تاثیرگذار است.
در این راستا نیز مردها باید روشهایی که در یک معاشقه همسرشان از آن
اکراه دارد را حتما کنار بگذارند و فقط به لذت خود فکر نکند. در برخی از
خانمها اختلافات و نارضایتی در رابطه با شوهر ممکن است روابط جنسی آنها را
تحت تاثیر قرار دهد و در بسیاری از موارد کاهش میل جنسی نسبت به همسر رخ
میدهد. گاهی هم مرد در رابطه جنسی فقط همسرش را به عنوان شی در نظر
میگیرد و رابطه عاطفی عمیق با او برقرار نمیکند. در این موارد زن به علت
نارضایتی از همسرش احساس خشم میکند و نسبت به او سرد میشود.
سقوط خانمها را سرد میکند
از نظر ارضای نیاز جنسی، زن را به هواپیما تشبیه میکنیم. در یک
پرواز، نخست برنامهریزی برای آن صورت می گیرد. وقتی هواپیما بخواهد برای
حرکت آماده شود ابتدا موتورش روشن میشود، هواپیما در فرودگاه گرم میشود،
سپس به آرامی حرکت میکند و سرعت میگیرد. بلند میشود، اوج میگیرد، مدتی
در ارتفاع ثابت حرکت میکند، با نزدیکشدن به فرودگاه مقصد ارتفاعش کاهش
مییابد، در فرودگاه مینشیند، سرعت را کاهش میدهد، میایستد و موتور
خاموش میشود. در این پرواز خطرناکترین حادثه سقوط هواپیما از بالاترین
ارتفاع است.
زمانی که برای یک رابطه زناشویی، تحریکات جنسی زن شروع میشود، همه
مراحل باید بهطور کامل طی شوند. اگر در قسمتی از مسیر این فرایند متوقف
شود، زن سقوط میکند و از نظر روانی متلاشی میشود. مردها باید بدانند که
زن باید در یک معاشقه تا مقصد پیش برود و به آرامش یک رابطه جنسی برسد.
تکرار این ناکامیها سردی میآورد، سردیهایی که بسیار زجرآور هستند و تنفر
تنفر از همسر و رابطه جنسی را به همراه دارد. به عبارت دیگر تا زن به
ارگاسم و اوج لذت جنسی نرسیده باشد، مرد نباید به انزال برسد. در غیر
اینصورت رابطه جنسی دردناک بوده و تجربه بد آن در ذهن زن باقی میماند.
گاهی سردمزاجی حالتی مقابلهای است برای کنترل تحریکات جنسی زن که کمتر این
نکته توسط همسرش مورد توجه قرار میگیرد. هرچقدر این ناهماهنگی در ارضای
غرایز جنسی بین زن و شوهر دیرتر درمان شود، آسیبهای جبرانناپذیر بیشتری
به همراه میآورد و نهاد خانواده را با تزلزل بیشری مواجه میکند البته
مردها هم باید مراقب باشند و برای درمان فریب تبلیغات دارویی افراد و
شرکتهای سودجو را نخورند. مراجعه به درمانگر عالم و امین بهترین راه برای
برطرفکردن مشکل آنهاست.
شوخی با سردیها زندگی را به آتش میکشد. زن و شوهر هردو برای برطرف
کردن این مشکل مسوول هستند. بهتر است پا به پای هم تلاش کنند تا زندگیشان
صمیمی و زیبا شود. البته برخی از سردیها به دلایل خاص مانند اختلالات
هورمونی، ترس از بارداری و برخی بیماریهای روانی ایجاد میشود که با
استفاده از داروهای روانپزشکی قابل درمان است. اما این موارد کمتر از ۱۰
درصد سردیها را تشکیل میدهد و مابقی با مراجعه به درمانگر و روانشناس و
مشاورخانواده به راحتی برطرف میشود. این موضوع نباید نادیده گرفته شود.
برخی خانمها به این دلیل که تصور ذهنیشان این است که بدنشان از چشم
همسرشان یا خودشان غیرجذاب است ممکن است دچار کاهش میل جنسی شوند. از
دیگر علل سردمزاجی خانمها میتوان به طردشدن از سوی شوهر، خیانت شوهر،
ناتوانی جنسی یا زودانزالی در مرد، عدم معاشقه کافی، در خواست مستقیم شروع
معاشقه از طرف زن، نگرانی از آسیب واژن و عدم رعایت نظافت و بهداشت بدنی از
طرف شوهر و بوی بد عرق بدن اشاره کرد.
بعضیوقتها سردیها در خانمها چنان شاخ و برگ پیدا میکند که زوج به
دنبال قطع شاخههای خشک شده درخت هستیم. شاخهای را قطع میکنند و شاخه
دیگر خشک میشود. هیچوقت حاضر نمیشویم به پای درخت نگاهی بیندازند و نفتی
را که قطرهقطره به ریشهها نفوذ میکند از کنار درخت زندگی دور کنند. تا
زمانی که به سردیها نگاه جامع و ریشهای نداشته باشیم مشکل بهطور کامل
برطرف نمیشود. وقتی بهطور دقیق به سردی زن توجه شود ممکن است نهتنها با
رفع عامل اصلی مانع خشکشدن کامل درخت شد، بلکه میتوانیم اسباب جوانهزدن
سایر شاخهها رافراهم کرد و مجددا شادابی را به زندگی خود برگرداند.
زوجی که با جمع کردن ماهواره درمان شدند
چندی پیش زن و شوهری که فرزند دو سالهای داشتند برای مشاوره مراجعه
کردند. مشکلشان این بود که نسبت به یکدیگر سرد شده بودند. زندگیشان
بهشدت منجمد شده بود و اگر بچهای در کار نبود، تا به حال جدا شده بوند پس
از اخد شرح حال ریشه بیمیلی در این زوج مشخص شد برای آنها نه آزمایشی
تجویز شد، نه دارو و پمادهایی که برای سرد مزاجی خانمها مطرح میشود.
تنها نسخه این بود: «ماهوارهتان را جمع کنید، از نگاههای تحریکآمیز دوری
کنید و فیلمهای نامناسب نبینید و در جشنهای مختلط شرکت نکنید.» این نسخه
به هیچوجه برای آنها قابل هضم نبود ولی چون احساس میکردند زندگیشان
درحال فروپاشی است چارهای جز عمل به آن نداشتند. بعد از سه هفته نکتهای
که هم زن و هم شوهر با نکتهای که هر دو در کمال ناباوری به آن اشاره
داشتند این بود که ۸۰ درصد بیمیلیهایشان برطرف شده و زندگی گرمتری
دارند. با ادامه درمان و برخی توصیههای آموزشی برای رفع نیازهای عاطفی و
جنسی یکدیگر در جلسات بعدی این زوج بسیار خندان، صمیمی و علاقهمند به
یکدیگر شده بودند معتقد بودند که چیزی بهعنوان بیمیلی جنسی بینشان وجود
ندارد. هم زمان آموزشهای چگونگی همسرداری را هم دنبال میکردند. در واقع
هنگامی که انسان تصاویر محرک را از زندگیاش دور کند، همسر او برایش
جذابتر میشود، حتی اگر زن زیبایی نباشد.
یکی دیگر از روشهای خطرناک عوام برای افزایش میل جنسی مراجعه به
سایتهای غیراخلاقی، فیلمهای پورنو و عکسهای مستهجن است که شاید برای
مدتکوتاهی میلجنسی را افزایش دهد ولی پس از چند ماه اعتیادآور شده و
همسران بدون دیدن آن فیلمها نمیتوانند رابطه داشته باشند. یعنی فیلم
میشود عامل تحریک زوجین و کمکم به جای همسر، تصویر ذهنی از آن فیلمها
جایگزین میشود و علاقه به همسر از بین میرود. اگر مردی با قشنگترین زن
دنیا هم ازدواج کند بعد از ۸ تا ۱۰ ماه چهره و جسم او برایش عادی میشود.
اگر مرد با عوامل محرک ارتباط داشته باشد زمینه انحراف مرد و بیمیلیهای
زن فراهم میشود.
همشهری تندرستی