🐎 حکایت سر خر 🐎
🌹🌹http://www.darkenareto.ir
🍀حکایت سر خر 🍀
روزی مرد مومنی سوار بر خر از دهی به دهی دیگر می رفت،در میان راه عده ای از جوانان که شراب خورده و مست بودند،راه را بر او می بندنند،
یکی از آنها جامی را پر از شراب کرده و به او تعارف میکند!
مرد استغفرالله گویان سرباز زد اما جوانان دست بردار نبودند و وی را تهدید کرده که اگر شراب را نخورد کشته خواهد شد،
مرد برای حفظ جانش راضی شده و با اکراه جام را گرفته و سپس روی به آسمان میگوید؛خدایا تو میدانی که بخاطر حفظ جانم راضی به خوردن این شراب شده ام !
چون جام را به لب نزدیک کرد،ناگهان خرش شروع به تکان دادن سر خود کرد و سر خر به جام شراب خورد
و شراب بر زمین ریخت !
در این هنگام مرد با ناراحتی گفت؛
فرصتی پیش آمده بود که شرابی حلال بخوریم
اما این سر خر نگذاشت...