خرافههاي زناشويي
وقتي انسانها آموزشهاي جنسي لازم را نبينند، به ناچار تفکرشان با
برداشتهاي خرافي زيادي همراه ميشود. يکي از اين خرافات، اعتقاد به تاثير
سستيآور و ضعيفکننده رابطه زناشويي است...
بهطوري كه گاهي
ارتباط زناشويي نه به دليل کاهش ميل جنسي، بلکه به دليل پرهيز از رابطهاي
زيانآور كمتر ميشود. گاهي پزشکان هم به اين خرافات دامن ميزنند. مثلا در
کشور چين هنوز هم پزشکاني با رويکرد سنتي هستند که معتقدند رابطه زناشويي
زياد، باعث به هم خوردن تعادل بين «يين» و «يان» در مرد ميشود و او را
مستعد ابتلا به بيماريهاي مختلف جسمي ميکند. در هندوستان هم نظام آموزشي
طب سنتي معتقد است رابطه زناشويي زياد در مردها ضعف و سستي بدن ميآورد.
اين
آموزهها به شدت روي عقيده عامه مردم تاثير گذاشته است تا جايي که سومين
علت مراجعه مردهاي هندي به پزشک عمومي، شکايتي است که به زبان هندي به آن
«جيريان» گفته ميشود. اين شكايتها در واقع شکايتهاي جسمي غيراختصاصي
هستند که منشاء آن را رابطه جنسي ميدانند.
اما آموزههاي فرهنگي و
ديني ما رويکردي روشنفکرانه در مورد زناشويي دارد. اين رابطه با رعايت
شرايط نه تنها هيچوقت گناهآميز نبوده بلکه توصيه هم ميشده است. اين در
حالي است که کليساي سدههاي ميانه رابطه جنسي حتي در چارچوب خانواده را
تاييد نميکرده و آن را فقط براي فرزندآوري مجاز و اخلاقي ميدانسته است.
با
وجود اينکه آموزههاي اصيل فرهنگي ما نگرش مثبتي به رابطه جنسي دارند، در
فرهنگ عامه داستان متفاوتي ميبينيم. نسبت دادن شکايتهاي جسمي نظير احساس
سستي در زانو و ضعف عمومي به رابطه زناشويي را زياد ميبينيم. يکي از
مراجعانم که ورزشکار بود ميگفت هميشه يک ماه قبل از مسابقهها رابطه
زناشويي را کنار ميگذارد و در مواقع عادي هم رابطه جنسياش را به حداقل
ميرساند که توان بدنياش تحليل نرود! اين تفکر اشتباه در رابطه زناشويي او
مشکلات زيادي ايجاد کرده بود.
يکي ديگر از اين نگرشهاي منفي اين
است که توجه زياد به رابطه زناشويي به معني مادي بودن و دور شدن از معنويات
است. نگرش منفي ديگر از تقابل عشق با رابطه زناشويي ناشي ميشود. برخي فكر
ميكنند اگر همسرشان به رابطه جنسي اهميت ميدهد، پس فقط آنها را براي
همين منظور ميخواهد و عشقي بينشان نيست. يکي از مراجعانم ميگفت هر وقت
شوهرم نگاه همراه با شهوت به من ميکند، احساس انزجار ميکنم.
اين
احساس منفي از ناآگاهي او نسبت به رابطه زناشويي صحيح ايجاد شده بود. چاره
بسياري از مشکلات جنسي درمانهاي گرانقيمت تخصصي نيست؛ بالابردن آگاهيهاي
جنسي بسياري از بدفهمي را حل ميکند.
برخورداري از آموزشهاي جنسي
حق همه مردم جامعه به ويژه نوجوانان است، البته آموزشهايي که با رعايت
شرايط و ملاحظات اخلاقي، شرعي و قانوني و بهوسيله افراد متخصص و امين
انجام شود.
هفته نامه سلامت