ازدواج بخاطر پول
شیوع این باور نادرست در بین جوانان که چنانچه با همسری ثروتمند یا دارای تحصیلات، جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسب ازدواج کنم، می توانم روی تمام واقعیت های تلخ موجود در زندگی گذشته از جمله فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و بی سوادی والدین، نداشتن موقعیت و جایگاه اجتماعی مناسب خطی پر رنگ بکشم و تحولی جدید در شرایط فعلی زندگی ام ایجاد کنم، موجب شده است معیارهای اخلاقی و شخصیتی طرفین، قبل از ازدواج نادیده گرفته شود و وضعیت مالی و اقتصادی آن ها اولویت نخست را به خود اختصاص دهد.
به خاطر داشته باشید ازدواج کردن با یک فرد، بدون در نظر گرفتن معیارهای اساسی انتخاب همسر و هم کفو بودن و همچنین بدون احساس و عاطفه قلبی و فقط از روی نگاه مادی گرایانه و صرفا به خاطر پول، به طور قطع عقلانی نیست و اشتباه محض است اما توجه به نکاتی که در ادامه می آید، به شما در انتخاب دقیق تر و تصمیم گیری سنجیده تر کمک می کند.
خواستگارتان تا چه اندازه «خود ساخته» است
اگر خواستگارتان دارای خودروی مدل بالا، خانه مسکونی مستقل و امکانات رفاهی برای شروع زندگی مشترک است اما یک سوال مهم همواره وجود دارد و آن این که خود این فرد تا چه اندازه در به دست آوردن چنین امکاناتی نقش داشته است؟ آیا تمام آنچه کسب کرده است نتیجه تلاش، رزق حلال و استقلال مالی خوداوست یا این که تمام سرمایه لازم را خانواده اش برای او فراهم آورده اند؟
از طرفی بسیاری از جوانان اگر چه در حال حاضر از شرایط مالی کاملا مساعدی برخوردار نیستند اما از قابلیت هایی بهره مندند که با بررسی دقیق آن ها می توان آینده ای سرشار از پیشرفت برای شان پیش بینی کرد. با این توضیح چنانچه خواستگار شما با تکیه بر قابلیت های خود و یا توسل به سطح تحصیلاتش سرمایه مطلوبی را پس انداز کرده باشد، می توان به این نتیجه رسید که وی فردی خودساخته و قابل اتکاست که قابلیت پیشرفت دارد.
اهمیت «استقلال مالی»
مهم ترین پیامدهای نداشتن استقلال مالی و وابستگی اقتصادی به خانواده همسر عبارت است از: ایجاد یک فضای مطلوب برای دخالت خانواده در امور شخصی و خصوصی زوجین از جمله نحوه خرج کردن پول، خرید کردن و ...، تجربه احساس حقارت ناشی از سرزنش ها و منت گذاشتن های خانواده که در بیشتر مواقع با تحسین کردن عضو دیگری از خانواده که به لحاظ مالی مستقل از پدر و مادر است همراه است، شکسته شدن مرزها، ضعیف شدن تدریجی اعتماد به نفس زوج، بالا رفتن میزان تنش و تشنج میان زن وشوهر به واسطه مداخلات خانواده، استرس دائمی ناشی از این که مبادا خانواده به هر دلیلی حمایت مالی خود را از ما قطع کند، ایجاد زمینه ای برای بروز توقعات و انتظارات نابجا و غیرمنطقی خانواده همسر از زوج که در موارد زیادی توان نه گفتن در مقابل آن ها وجود ندارد و... همه و همه از پیامدهای نبود استقلال مالی همسر از خانواده اش است. در مواردی نیز دیده شده است که خانواده ادامه حمایت مالی از فرزندشان را به جدایی او از همسرش منوط می دانند!
اگر به خاطر ثروتت نبود هرگز با تو ازدواج نمی کردم
یقینا دور از انتظار نیست در انتخاب هایی که صرفا براساس تمکن مالی طرف مقابل پایه گذاری می شود با کوچک ترین تزلزلی که برای ثروت فرد پولدار اتفاق می افتد، از میزان استحکام آن ازدواج و انگیزه برای ادامه زندگی نیز کاسته شود.
بد نیست یک سوال مهم و حیاتی را از خود بپرسید: «چنانچه این فرد درآینده ای نه چندان دور، همه ثروت و رفاه خود را از دست بدهد و یا خانواده اش دست از حمایت مالی او بردارند، آیا باز هم به ادامه زندگی مشترک با او تمایل دارم؟ آیا این فرداز حداقل شاخصه های لازم به منظور شروع زندگی مشترک نظیر ایمان و اخلاق، خانواده سالم، سلامت و ثبات شخصیت، زیبایی نسبی و سلامت جسمی، فاصله سنی مناسب و... برخوردار است؟ آیا از نظر احساسی و میل قلبی نیز به سمت او گرایش دارم؟ آیا با کوچک ترین نوسان در ثروت مرد، زمینه ناسازگاری بین ما بروز پیدا خواهد کرد»؟
دخترانی که همسرشان را صرفا به عنوان ابزاری برای رسیدن به آرزوها، رفاه و کمبودهای زندگی شان تلقی می کنند و صرفا تمکن مالی او را در نظر می گیرند، در زندگی مشترک خود نه تنها به همسر بلکه به خودشان نیز آسیب های روحی-روانی جدی وارد می آورند.
اختلاف فرهنگی
هم کفو بودن حائز اهمیت است
چنانچه فاصله اعتقادی، اقتصادی و یا فرهنگی شما با خانواده خواستگارتان بسیار زیاد باشد، اولین فردی که از این ناحیه صدمه خواهد خورد خود شما هستید. در صورت هم کفو نبودن دیر یا زود با ورود به زندگی مشترک زمینه بروز اختلافات و تنش ها فراهم خواهد آمد. چرا که یقینا «سبک زندگی»، «آداب و رسوم» و «رفتارهای» فردی شما و همسر آینده تان متفاوت است و ممکن است همین تفاوت ها در آینده به ابزار و پتکی تبدیل شود که بارها بر سر فرد ضعیف تر فرود بیاید.
خودتان تغییردهنده باشید
اما در آخر: تصور کنید به هر دلیلی شرایط ازدواج شما با خواستگارتان فراهم نشد؛ آیا در چنین شرایطی دست از رسیدن به آمال و آرزوهای تان برمی دارید و به فردی منفعل تبدیل خواهید شد که باور دارد به خانواده ای از قشر ضعیف متعلق است و هرگز امکان رشد و صعود به قله های موفقیت را ندارد؟ آیا این بار هم در امید آمدن خواستگاری با وضع نسبتا مرفه، شاهد از دست رفتن عمرتان خواهید بود؟ آیا به این باور رسیده اید که دیگر امیدی به تغییر شرایط وجود ندارد و به ناچار شما هم به همان سرنوشت خانواده تان مبتلا خواهید شد؟ آیا تصور می کنید تنها ازدواج با فردی ثروتمند می تواند جایگاه و موقعیت شما را تغییر دهد؟
توصیه می کنم مسئولیت تلاش برای کسب داشته های بیشتر، تغییر شرایط و رقم زدن سبک زندگی بهتر از گذشته را «خودتان» به عهده بگیرید.
منتظر بمانید اگر ...
اگر پاسخ شما به تمام سوالات بالا منطقی بود و تصور کردید که می شود به خواستگارتان تکیه کرد، می توانید منتظر بمانید تا خواستگارتان از طریق منطقی و با گذشت اندکی زمان، خانواده خود را با شما همراه و موافق کند هر چند اگر خانواده وی افرادی مادی گرا باشند و دیگران را با خط کش تمکن یا فقر مالی ارزیابی کنند و به آنان امتیاز دهند با ازدواج شما موافقت نخواهند کرد.
در هر حال می توانید به او مدتی فرصت دهید تا به گونه ای مطلوب نظر خانواده خود را تغییر دهد. از طرفی توصیه می شود صرفا به این دلیل که یک خواستگار پر و پا قرص دارید، ورود دیگر خواستگاران را به منزل تان ممنوع نکنید.
منبع:خراسان