تازه عروس وخانواده شوهر
باز شروع شد؛ مقایسهها، حرفهایی از جنس کنایه و تحقیر. خسته شدم از بس شنیدم «لباست را عوض کن» «برای خانواده ما بد است» «پسرم چنین است و چنان» «ما از این رسمها نداریم» میدانم همهاش زیر سر این زن است. از همان اول هم با ازدواجمان مخالف بود، ولی چه بخواهد، چه نه، من عروسشان هستم و باید قبول کند. نمیدانم چه لزومی دارد من برای بار چندم بدانم که اصل و نسب خانواده همسرم به کجا میرسد یا پسرشان قبل از من عاشق دختر خالهاش بوده یا ... بس است دیگر. یک سال و دو ماه از عقدمان گذشته و او همچنان مادر شوهریاش را ثابت میکند...
حسادت یا دخالت...
بگذارید به حساب دلسوزی تا اذیت نشوید. به طور معمول همینطور است؛ مـادر شوهر میگوید و تعریف میکند و عروس حرص میخورد. گاهی حق را جانب مادر همسرتان بدهید و از زخم زبان و دخالتش ناراحت نشوید. به هرحال والدین خودتان هم باشند، شاید اینگونه عمل کنند. شمـا عروس خانواده هستید و قرار است پسر عزیز خانواده را به همسری ببرید، ولی قرار نیست روابط را به هم بریزید. این جدایی و تصور دوری از فرزند، والدین را آزار میدهد و هنوز نرفته دلشان برای پسرشــان تنگ مــیشود؛ پس گاهی فکر میکنند تـا فرصت هست باید به آنان برسند و درست زمانی که شما و همسرتان نـزدشان هستید این حس مالکیت شکــوفا میشود و«پسر من گفتنهـا»؛ اعصاب و روانتــان را مخـدوش و افکارتان را زخمــی میسازد. دخالتهای مداوم، بدگوییها و وجود نگرشهای منفی و تلاش جهت قطع رابطه با خانواده و... دلیل کـــافی و محکمی برای خشم و دلگیری همسرتان است، پس هــرگاه او را ناراحت و بیحوصله و سرد میبینید، بلافاصله از مادرش بـه سبب این وضعیت شکــایت نکنید؛ بگذارید مدت کوتاهی بگذرد و آرام شوید، کمی سخت به نظر میرسد امــا شدنی است. بگو و مگوهای طولانی و بازگو کردن مداوم اتفاقات نزد همسر و دیگران غیر از ایجاد تنش و بدبینی در دوران عقــد، نتیجه دیگری نخواهد داشت. صبوری کنید؛ همانطور که شما یک فرصت برای تطابق با زندگی جدید دارید؛ همسر و خانواده او هم باید با شرایط و خصوصیات شما آشنا شوند و کنار بیایند.آیا همیشه پای یک زن در میان است؟
هرچه باشد شما تــازه عروسید و با این تصور که باید عــزیز باشید به جمع خانواده همسر میروید و انتظار هیچگونه توهین و حرف و حدیث را ندارید. وقتی با امید و خیال خود و دلنگرانیهای مرسوم با فضایی غیر از تصور خود روبرو میشوید. تمام آرزوها و خواستههایتان را فنا شده میدانید و تمام اینها تقصیر مادر شوهرتان است، اصلاً نباشد هم این مورد در ذهن همه دختران جوان حک شده که تا بوده عروس، عروس است و مادرشوهر، مادرشوهر و آبشان به یک جو نمیرود. حالا اگر مادر و پدر همسرتان فرشته هم باشند؛ مگر میشود این ذهنیت را به این راحتی از بین برد؟بخش پایانی ماجرا
مـدام به همسرتان اعتراض نکنید که مادرت این را گفت و پدرت آن را خواست. گذشتهها و افــکار ثبت شده و داستانهای مربوط به خشونت و بــددلی مادرشوهر را فراموش کنید. گاهی خصوصیات خاص هر فرد و یــا کهنسالی و یا دلایلی برای اثبات و ابراز وجود و حرف؛ مادر همسرتان را به سمــتی سوق میدهد که عصبانیت و رنجش شما را سبب میشود. آرام باشید و خانمی کنید. مراقب رفتارتــان باشید. مبادا همسرتان را به قطع رابطه و بیحــرمتی تشویق کنید. آثــار دوری از خانواده به مرور در زندگیتان نمود خواهد داشت. اگر حرفی آزارتان میدهد، به جای جــار و جنجال یا فرو رفتن در خود و شکستن بغض؛ خونسرد باشید و علت را از والــدین همسرتان جویـا شوید؛ بــاور کنید بسیاری از دلگیریها بــه دلیـل سوء برداشتها و قضاوتهای عجـــولانه است. فقط کافی است کمی از محدودیت ذهن و افکار خود خارج شوید. گاهی عدم شناختهای اولیه و اضطرابهای مخصوص این ایام، سبب بروز حسادتهایی ناخواسته از جانب مادر شوهر میشود. مانند پختن غذای مورد علاقه پسر برای اینکه به عروس تازهوارد ثابت کنند بهتر از او میدانند پسرشان چه دوست دارد و چه میخواهد. یا پوشیدن لباسی درست مانند عروس برای جلب توجه پسر و.... مواردی از این قبیل به مرور دوران عقد را بـه تلخی و سختی میرساند. حرف زدن با حفظ حرمت و گهگاه نــادیده گرفتن و گذشتن از خطا و حتی تقدیم هدیــهای شایسته برای مادر و پدر همسر؛ به طور حتم جایی بــرای فکر کردن باز خواهد کرد؛ امتـحان کنید و با آرامش در برابر اهـانت و سخن بایستید. همسرتان را به همراهی با خـانواده تشویق کنید؛ سختیاش به آثارش میارزد. بزرگترها هرچه باشند، با هر رفتار و منشی؛ باز هم عزیزند و قابل احترام و نیازمند توجه و دلگرمی؛ همین برای تحمل تمام رفتارهایشان کافیست.
بزرگان چه میگویند؟
- از دشمنی و جدال بپرهیزید که موجب دل مشغولی میگردد و ثمره آن نفاق و کینهتوزی است. «امام صادق (ع)»
- ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ صبوری کنید و صابر باشید و با دیگران رابطه برقرار کنید. «سوره آل عمران- آیه 200»
- رفتار برادر دینیات خودت را به بهترین شکل تفسیر کن، مگر آن که از او چیزی ببینی که باورت را نسبت به او دگرگون کند. «حضرت علی(ع)»
باشگاه همسران جوان