شک
و تردید یک صدای مبهم و آزاردهنده از انتهای ذهن ماست که دائماً برای ما
استدلال می آورد که «تو نمی توانی موفق شوی»، «این انتخاب خوبی نیست»،
«شاید این انتخاب، بهترین نباشد» و ...
شک، در لغت به معنای احساس
عدم قطعیت و یا فقدان عقیده محکم، تعریف می شود. شک و تردید، شبیه به قدم
زدن و گام برداشتن در تاریکی است، زمانیکه شما نمی توانید جلوی پای خود را
ببینید، اطمینان ندارید که گام بعدی که برمی دارید درست است یا خیر؟ و در
اینجاست که تردیدها شکل می گیرد.
آیا به همسرتان شک دارید؟
خیانت
در ازدواج ابن روزها بسیار زیاد است اما به این معنی نیست که هر زن یا
مردی به همسرش خیانت خواهد کرد. این مساله بسیار حساس است و باید با دقت
مورد بررسی قرار بگیرد. فقط به این دلیل که همسرتان شبها دیر به خانه
میآید و یا زیاد بیرون میرود ثابت نمیکند که او خائن است. پس تا وقتی
همه چیز برای تان ثابت نشده است نتیجه دلخواهتان را نگیرید. بنشینید و درست
فکر کنید. چه چیزی باعث شده فکر کنید همسرتان خیانت میکند؟ همسرتان دیر
به خانه میآید؟ آیا این دیر آمدن نمیتواند به دلایل و انگیزههای مثبت
دیگری باشد؟ اگر همه جوانب را درست بررسی کنید شاید به این نتیجه برسید که
او در رفتارش هیچ خطایی نکرده است. اما اگر بازهم متقاعد نشدید باید به
دنبال شواهد بیشتری باشید تا سوء ظنتان را اثبات کنید.
اگر
همسرتان با یک زن حرف میزند به این معنی نیست که آن زن در زندگی شما وارد
شده است. شاید او همکار همسرتان باشد و برای یک مورد کاری به او زنگ زده
باشد. معمولاً کسی که شکاک است از همین مثال ساده یک بلوا درست میکند. حتی
اگر شاهد مکالمه کاری آنها باشد همسرش را تهدید میکند که اصلاً چه لزومی
دارد آن زن شماره تو را داشته باشد و یا مشکلش را با تو مطرح کند. برای هر
رفتار به نظر مشکوکی ممکن است دلایل غیر مشکوک زیادی وجود داشته باشد.
ذهنتان را باز بگذارید و هرجا که سوء تفاهمی برایتان پیش آمد به راحتی از
همسرتان توضیح بخواهید.
اشتباه است که درباره سوء ظنهایتان با
دیگران صحبت کنید. این موضوع را برای خودتان نگه دارید. مشکلات زناشویی
باید بین خودتان باقی بمانند و نفر سوم تا آنجا که ممکن است باید از این
مشکلات و اختلافات بیخبر باشد.گر شما نیاز به مشورت دارید باید از یک فرد
مطمئن و یک متخصص کمک بگیرید. اگر از یک مشاور خانواده کمک گرفتید و او در
رفتار همسرتان هیچ نوع نشانهای از خیانت پیدا نکرد باید این مساله را یک
مشکل ذهنی در خودتان ببینید و برای درمان از روانشناس و رفتاردرمانگر کمک
بگیرید.
شکاکیت ویرانگر رابطه عاطفی و جنسی شما است و شما را به
پایان رابطه نزدیک میکند. اگر درمان نشود نتیجهای جز طلاق ندارد. احساس
ناامنی اگر از بین نرود ممکن است درفرد وسوسه خودکشی را تشدید کند. پس اگر
شما یا همسرتان دچار این بیماری هستید پیش از این که دیر شود باید به دنبال
درمان باشید.
از کجا بفهمیم چه کسی صداقت دارد؟
دروغ
به عاملی روانی گفته می شود که فردی را وادار به بیان مطالبی خلاف واقعیت
ها می کند. آدم دروغگو در اصل بیماری است که به دلیل مشکلات تربیتی، به
ویژه در حریم خانواده خویش در آغاز رشد و سنین کودکی بدین حالت گرفتار شده
است.
انسان ها ذاتا «دروغگو به دنیا نمی آیند، بلکه عوامل محیطی است
که سرانجام، آدمیزاد را به موجودی صادق یا دروغگو تبدیل می کنند، اینکه
افراد دروغگو به چند دسته تقسیم می شوند و چگونه می توان به نشانگان دروغ
در آنها پی برد، بحث جالب وجذابی است.
گاهی انسان ها اتفاقی و از سر
ناچاری دروغ می گویند و معمولا چنین دروغگویانی هنگام بیان مطالب غیرواقع،
دستپاچه شده و نشانه های فیزیکی آشکاری را بروز می دهند.
مواقعی
هست که آدمیزاد، بنا بر عادت های نادرست دروغ می گوید و هر چند چنین افرادی
از سر عادت و روزمرگی دروغ می گویند، با بررسی تناقض کلامی آنان، به راحتی
می شود به دروغ شان پی برد.
زمان هایی هست که برخی افراد، از روی
تعمد و سوابق دروغ به گونه ای ماهرانه و حرفه ای دروغ می گویند. این افراد
به دلیل تکرار دروغ، در اصل مهارت شبیه سازی حق و باطل یا به عبارتی ترکیب
واقعیت های غیرمرتبط با باطل مدنظر خویش را پیدا می کنند.
دروغگویان
حرفه ای و باسایقه، نهایت تلاش خویش را می کنند تا باکمترین نشانه های
فیزیکی، بیان غیرواقعی خویش را مطرح کنند؛ بنابراین، چنین دروغگویانی در
نگاه اول، خونسرد به نظر آمده و با اعتماد به نفس خاصی، مطالب دروغ خویش را
بیان می کنند.
هرچند دروغگویان حرفه ای و باسابقه، تلاش می کنند،
هنگام طرح مطالب غیرواقعی خود را خونسرد نشان دهند، ولی با تداوم رفتارهای
اجتماعی متفاوت از طرف آنها و دقت در حرکات ماهیچه ای صورت آنها و خنده های
تقلبی شان، به راحتی قابل تشخیص برای کار شناسان و افراد آگاه در حوزه روا
شناسی خواهند بود.
در میان تیپ های گوناگون دروغگو، دروغگویان حرفه
ای، بیشترین لطمات را بر محیط اجتماعی وارد آورده و به دلیل خصلت تعمد در
بیان ماهرانه مطالب غیر واقع، صدمات جبران ناپذیری بر اجتماع وارد می کنند.
آیا همسرتان به شما شک دارد؟ چه کمکی میتوانید به خودتان و او بکنید؟
چه چیزی باعث میشود که همسرتان به شما شک کند؟ آیا شما میتوانید این شکاکیت را از بین ببرید؟
دلایل
زیادی وجود دارند که باعث میشوند شریک زندگی تان به شما شک کند. احساس
عدم امنیت، بدبینی، سوءتفاهم، حسادت و بیاعتمادی انگیزههای همسرتان را
برای سوءظن بیشتر میکنند. زندگی ترسناکی است اگر هر روز احساس کنید یک نفر
شما را زیر نظر دارد، به هر کاری که میکنید حساس است و اجازه نمیدهد
هرجایی بروید. شما حق دارید از همسرتان عصبانی شوید که شمارههای تماس،
پیامکها و ایمیلهایتان را بدون اجازه شما کنترل کند بدون اینکه هرگز در
طول رابطه زناشویی تان خطایی از شما سر زده باشد. دفاع از خودتان در برابر
این سو ظن و پافشاری برای اینکه ثابت کنید کاری نکردهاید بیفایده است.
همسرتان باید بفهمد که اشتباه میکند و از شما بخواهد تا کمکش کنید از
شکاکیت رها شود.
چگونه رفتار کنید؟
کار
آسانی نیست که به همسرتان بفهمانید او بیش از اندازه شکاک است به ویژه اگر
شما تازه ازدواج کرده باشید. بعضی از واکنشهای خاص مثل داد و بیداد و قهر
کردن در برابر پرسشهای همسرتان مثل اینکه «کجا بودی؟ با کی بودی؟ چرا
تلفنت رو جواب ندادی؟ چرا این عطر خاص رو استفاده کردی؟» بسیار ناشیانه و
بیفایده هستند. پس اگر احساس میکنید همسرتان شکاک است باید به دنبال
راهکارهای مفیدتری باشید:
مشکل از شما نیست
پیش
از هر واکنشی مطمئن شوید همسرتان تا چه اندازه شکاک است. او ممکن است تمام
روز مشغول کنترل کردن شما باشد. ایمیلهایتان را چک کند و با نام کاربری
شما در اینترنت فعالیت کند تا از روابط شما سر دربیاورد. اما این مشکل شما
نیست و فقط بخاطر بیاعتمادی همسرتان است. واکنشهای آنی و دفاع از خودتان
کمکی به وضعیتی که در آن هستید نمیکند. شما حق دارید ناراحت باشید اما حتی
یک لحظه فکر نکنید شما غیرطبیعی هستید و راه و رسم برقراری یک رابطه عاطفی
زناشویی را نمیدانید. این نکته را به راحتی میتوانید بفهمید؛ آیا شما هم
مثل همسرتان بدبین و شکاک هستید و علاقهای به دخالت در امور شخصی همسرتان
دارید؟
تحت تأثیر قرار نگیرید
زندگی
با کسی که دوستش دارید اما او به شما اعتماد ندارد دشوار است اما شما
نباید اجازه بدهید رفتار اشتباه او زندگی تان را برهم بزند، روزتان را خراب
کند و غمگینتان کند.
نیازی نیست از خودتان دفاع کنید
میتوانید
تمام روز را با همسرتان به بحث درباره اینکه چه کسی را و کجا و در چه
ساعتی دیدهاید و یا اینکه مغازه دار به شما چه گفته است و چه پوشیدهاید
تلف کنید و یا فقط شنونده ترسها و بیاعتمادیهای همسرتان باشید.
شنونده باشید
به
جای انتقاد یا واکنشهای تند کمی به حرفها و نگرانیهای همسرتان گوش
بدهید. او از چه رفتار شما احساس نگرانی میکند؟ همین که او بتواند به شما
اعتماد کند تا از ترسها و نگرانیهایش بگوید قدم مهمی برای بهبود احساس
بیاعتمادی اش برداشته است. او میگوید: «نپوش، نرو، نیا، نگاه نکن» و وقتی
شما پاسخ میدهید «به تو ربطی نداره» همه چیز در یک تنش تمام میشود. اما
اگر بپرسید «چرا؟ از چی میترسی؟ چی شد که این ترسها به سراغت اومد؟ برام
توضیح بده چه اتفاقی میافته اگه من با یه غریبه تلفنی حرف بزنم؟» همسرتان
شروع به واکاوی احساساتش میکند و شما خوب میدانید که همه ما نیاز به یک
شنونده بیطرف داریم!
روی رفتارتان کار کنید
بهانه
به دست همسرتان ندهید. بعضی از رفتارهای شما ممکن است به نظر همسرتان
شکبرانگیز باشند. اگر عادت دارید در جایی خلوت با تلفن حرف بزنید یا دیر
به خانه بیایید آنها را کنار بگذارید.
با هم صحبت کنید
اگر
از تلاش برای ایجاد اعتماد در همسرتان خسته شدید باید با همسرتان درباره
احساساتتان حرف بزنید. به او بفهمانید که رفتارش چه احساس ناراحتکنندهای
در شما ایجاد میکند.
با این حال اگر بعد از تمام تلاشهای شما
برای اعتماد سازی در همسرتان ناکام ماند هنوز یک فرصت مهم دیگر دارید. این
تنها راه باقی مانده کمک از متخصصان است. یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها
میتواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه میتواند راهکارهایی
را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد.گاهی رفتارهای حسادتآمیز
همسرتان صرفا بخاطر احساس ناامنی نیست بلکه ممکن است همسرتان شخصیت
ناسازگاری داشته باشد و تربیت غلط ذهنیت او را نسبت به روابط تخریب کرده
باشد و این مسالهای نیست که شما خودتان بدون کمک از یک متخصص آن را حل
کنید.
دکترم