چگونه با همسرمان شاد زندگي كنيم؟
رابطه مثبت زناشويي مي تواند دست مايه شادي و در غير اين صورت منبع بزرگ رنج و تالم باشد. زندگي زناشويي همراه يا بدون عاطفه مناسب با آن، كامل ترين شكل تصور از بهشت و جهنمي است كه ما در زندگي قادر به ايجاد،به دست آوردن و يا رسيدن به آن هستيم.
همه زوج ها دوست دارند زندگی مشترک شادی با هم داشته باشند، اما باید بدانند که شاد زيستن هم مانند هر امر ديگر اصولي دارد. افراد مختلف و صاحب نظران گوناگون از شادي و شاد زيستن برداشت ها و تعاريف مختلف دارند. مثلا ارسطو مي گويد؛ مردم عادي لذت را شادي فرض مي كنند، افراد موفق عملكرد خوب را برابر شادي مي شمارند و دانشمندان زندگي متفكرانه و جستجوگرانه را معادل شادي مي دانند.
جان لاك معتقد است كه شادي بستگي به تعداد لذات زندگي دارد. "مك گيل" شادي را به لذت هاي تمايلات ارضا شده مربوط دانسته است. برتراندراسل مي گويد: رغبت همگاني ترين نشانه شاد زيستن است. ولي مي توان تعريف ديگري از شادي داشت. شادي عبارت است از احساس خوشبختي پايدار در زندگي شخصي، مفيد بودن براي تحقق آرزو و رفع نيازهاي عمومي، يعني انساني شاد است كه از زنده بودن خود احساس خوشبختي و رضايت كند و ديگران از زندگي او سود ببرند.
پرسش اصلی این است که چگونه مي توانيم با همسرمان شاد زندگي كنيم؟ اين سوال با فراواني بسيار بالا در بين افراد مطرح مي شود. چون همه ما شادي را دوست داريم و آن را زيربناي سلامتي خود و جامعه مي دانيم. با عنايت به محوريت زن و مرد در ايجاد زندگي شاد در خانواده و با توجه به اين كه خانواده شاد، جامعه شاد را ايجاد مي كند.
نقش زن در شادي مردبي ترديد افكار شاد، ما را شاد مي كند، اما افكار بد، حالمان را خراب مي كند. زن بايد بداند به خاطر خوشبختي خودش هم كه شده بايد شوهر شاد و خوشبختي داشته باشد. براي رسيدن به اين هدف، يك لبخند هم كفايت مي كند. به طور يقين نمي توانيم شوهرمان را تغيير دهيم. زيرا شخصيت او شكل گرفته است. پس سعي كنيم كه او را همان طوري كه هست بپذيريم. از تشويق كردن او در انجام مسئوليت هاي اجتماعي، شخصي و زندگيش غفلت نورزيم. مطمئن باشيم كه قهرمان ساختن از او در همه شئونات زندگي به نفع ماست. با او حرف بزنيم، به اتفاق هم راه برويم، به حرفهايش گوش بدهيم، او را بفهميم، اين ها رمز شادماني او هستند.
اگر مي خواهيم شوهرمان را خوشحال كنيم، ابتدا خودمان را شاد كنيم. با شادي به كار او نگاه كنيم تا او هم از كارش راضي بشود و بدانيم كه كسي كه از كارش راضي باشد مسرور و شاد مي شود. همسرمان را دست كم نگيريم، زيرا برداشتي كه ما از همسرمان داريم روي رفتار او، به خصوص در حضور ما اثر مي گذارد.
وقتي همسرمان حتي در سالمندي به ما هديه اي مي دهد به او نگوييم اين چه كاري است كه با اين سن و سال انجام مي دهي؟ بلكه به گرمي از او تشكركنيم و خداوند را سپاسگزار باشيم كه به ما چنين همسري را داده است. با تبسم و آراستگي از همسر مان استقبال كنيم همسرمان بعد ازخداوند آرامش دهي را از ما مي خواهد. سعي كنيم سوتفاهم ها را كنار بگذاريم و حداقل يك روز در هفته را با هم باشيم.
نقش مرد در شادي زناگر فرض را براين بگذاريم كه در سن 25 سالگي ازدواج كنيم، مي توان نتيجه گرفت كه حدود 50 سال يا بيشتربا فرض برخورداري از عمر طبيعي با زنمان زندگي مي كنيم، پس به اين بينديشيم كه با شاد كردن همسرمان خودمان هم شاد و خوشبخت خواهيم بود، براي اين كار بايد سعي كنيم در خودمان عادات بهتر ايجاد كنيم.
مثلا قبل از اين كه ميهمان دعوت كنيم موضوع را با او در ميان بگذاريم، به او فرصت كافي براي تدارك ميهمان بدهيم، در مسايل عقلاني و منطقي با زنمان موافقت كنيم، اشتباهات خود را بپذيريم، اشتباه پذيري كسر شان و امتياز دادن نيست، بلكه اشتباه بهترين آمو زگار انسان است. سعي كنيم بخنديم و به همراه ما زن ما هم بخندد، بدانيم كه خوشحال كردن زن هنر است نه علم، اگر علم بود همه مي توانستند كسب كنند، اما هنر ريشه ذاتي و دروني دارد و به همين جهت اثر آن ماندگارتر است.
از تلاش همسرمان قدرداني كنيم، در تصميم گيري به او كمك كنيم شرايطي را فراهم كنيم كه استعدادهايش را نمايان كند و با بهره گيري از قدرت تعريف و تمجيد ما بدرخشد. به جاي هداياي گران قيمت، براي زنمان وقت صرف كنيم، به گفته هايش گوش دهيم و حتي اجازه دهيم فرياد بكشد تا از اين طريق به آرامش برسد، محبت خودمان را به زبان بياوريم و حتي به مادر همسرتان بگوييد كه دخترش را دوست داريد، فراموش نكنيم كه حال و هواي عاشقي تا زماني بر فضاي خانواده ما حاكم خواهد بود كه رفتار ما با همسر مان مانند رفتار روزهاي آشنايي و نا مزديمان باشد. يقين بدانيم كه هر چه در خانه شاد تر باشيم و ارتباط بهتري با همسرمان داشته باشيم انرژي بيشتري داريم تا صرف كارمان كنيم و به اين وسيله در كارمان نيز موفق تر خواهيم بود.
زنان نياز به صحبت كردن دارند، مردي كه با زنش صحبت مي كند و به حرفهاي او گوش مي دهد قلب زنش را تسخير مي كند، بارها شايد شنيده باشيم كه خانممان مي گويد"فقط مي خواهم حرفم را بشنوي و آنچه را مي كويم درك كني و به احساس من اهميت بدهي" اين جمله و امثال آن بيانگر ابراز نياز دروني وي است. پس به همسر مان توجه كنيم تا شادي در فضاي زندگي ما پراكنده شود.
پارسینه