مشكلات مهم در زندگي زناشويي كدام اند

 یکی از ناهنجاری های اجتماعی روبه رشد در اکثر جوامع به ویژه در کشور خودمان "طلاق" است. این امر علل زیادی دارد که از مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی، روانشناختی و دیگر مسائل ناشی می شود.

با تمرکز بر روند تربیت و رشد نسل های جدید، در تحقيقاتي كه درباره ازدواج هاي متلاشي شده انجام شده متاركه شدگان 19 تا 25 ساله غالبا اظهار داشتند كه در زمان ازدواج بسيارجوان يا بسيار نابالغ بوده اند و اصولا آمادگي براي ازدواج را نداشته اند. بعضي افراد ظاهري كاملا بالغ و دروني كاملا نابالغ دارند. آنها نمي دانند پس از ازدواج در چه شرايطي قرار مي گيرند و بعد از آن چه بايد بكنند. به بيان بهتر، آنها آمادگي مواجهه با مشكلات زندگي را ندارند.

خيلي ها گمان مي كنند كه ازدواج مي تواند در انسان تحولي ايجاد كند و بسياري از مسائل را تغيير دهد. همچنين مي تواند هر رابطه اي را به رابطه اي بسيار خوب تبديل كند و اسخاص را به زندگي زناشويي متعهد كند. عده اي هم معتقدند كه ازدواج نه تنها روابط آنها را متحول خواهد كرد، بلكه همسرشان را نيز تغيير خواهد داد. اما زماني كه نسنجيده ازدواج مي كنند، تازه متوجه مي شوند همسرشان به گونه اي تغيير كرده كه آنها دوست ندارند گاهي نيز همسران اصلا تمايلي به تغيير كردن ندارند.

بررسي هاي محققان نشان مي ده كه به باور عده اي پول و درآمد اولين منبع گرفتاري گروهي از زوج هاست و اكثر اختلافات زوج هابر سر مسائل مالي است. اين اختلافات را مي توان در اولويت بندي مخارج، نحوه نگاه همسران به درآمد شريك زندگيشان و عدم آمادگي آنها براي واگذاري استقلال مالي شان به طرف مقابل و...ديد.

ارتباط ستون اصلي زندگي مشترك است و اكثر طلاق ها از عدم ارتباط صحيح ناشي مي شوند، يعني زوجين يكي يا هر دو فاقد مهارت هاي ارتباطي هستند. ارتباط ضعيف باعث مي شود كه جزئي ترين اختلاف ها به جنگ و دعوا منجر شود و هر جنگ و مرافعه، دلخوري و كدورتي ايجادمي كند كه خود به افسردگي يا خشم مي انجامد و اين چرخه بيمارگونه مرتب تكرار مي شود.

گاهي هم اختلال در نقش هاي افراد كه بايد با توجه به جنسيت افراد در زندگي مشترك تعيين شود، مي تواند مشكلاتي به وجود بياورد. رابطه مردان ضعيف و منفعل با زنان قدرتمندي كه اكثر مسئوليت هاي زندگي را بر دوش مي گيرند و حتي گاهي مردان را مجبورمي كنند بر خلاف ميل شان كاري را انجام بدهند، بيشتر شبيه رابطه فرزند و مادر است و نه رابطه شوهر و زن؛ كه اين نوع اختلاف تقسيم نقش هاي جنسيتي مي توانند باعث بروز مشكلات و نارضايتي هايي در زندگي زناشويي بشوند.

تاريخ روان شناسي ثابت كرده است مردان در زمان ازدواج، كودكاني هستند كه پس از سالها تربيت توسط مادرانشان به صورت پسري جوان به زني كه عروس نام دارد تحويل داده مي شوند. اين عروس بايد اين پسر به اصطلاح جوان را، كه تاكنون در دامن مادر پرورش يافته، مجددا به شكلي كه خود مي خواهد يا لازم مي داند تربيت كند. يعني  يك عروس مانند يك مادر چهل سال وقت دارد تا او را مجددا آن طور كه مي خواهد تربيت كند.

از سويي ديگر تمام مردان هميشه به دنبال همسري كاملا شبيه مادر خود هستند كه البته هيچ گاه پيدا نخواهند كرد. آنان هميشه در همسر دنبال شباهت هايي با مادر خود مي گردند. به دنبال غذاهايي كه مادر به آن خوشمزگي مي پخت، هنر دوزندگي و بافندگي و.... كه البته بعيد است تمام اين توقعات در يك دختر جوان جمع شده باشد.

جايي كه ازدواج اول به مشكل برخورد كند به طور خلاصه شامل مسائل زير است: من براي ازدواج آمادگي نداشتم، فكر مي كردم كه ازدواج شرايط را تغيير مي دهد،فكر مي كردم او تغيير مي كند؛ ما درباره ازدواج نظرات متفاوتي داشتيم، پول موضوع عمده اي بود، نمي توانستيم با هم ارتباط برقرار كنيم؛ او راه رسيدن به مسئله را نمي دانست و روابط ما كاملا نابرابر بود و افسرده شدم.

چه بايد كرد تا ارزش هاي زناشويي تغيير نكنند

تغيير انسانها و شرايط از پديده هاي اصلي شكل گيري  زندگي است. هيچ گونه ضمانتي وجود ندارد كه در طي ساليان دراز، زندگي دستخوش تغييرات نشود. در صورتي كه تغييرات بر اساس روند سني و مشكلات جامعه، در مسير عادي ايجاد شوند، معمولا باعث تفاوت هاي شديد شخصيتي و رفتاري نخواهد شد و زوجين هم توقع ندارند كه حتما ارزشهاي سي سال پيش بر آنها حاكم باشد. آنها به هر حال تغييرات متعادل را خواهند پذيرفت و همراه آن خودشان نيز تغيير خواهند كرد.

فقط تغييرات شديد و ناگهاني احتمال دارد كه قدرت تطابق يكي از زوجين را مخدوش كند مانند مهاجرت، جنگ و عوامل نسبتا شديد و دور از انتظار كه گاهي همراهي يك فرد رانا ممكن مي كند، كه در اين گونه موارد ارزيابي فرد عقب مانده از روال زندگي، نياز به مشاوره و بررسي مجدد دارد. ولي به طور خلاصه براي همسر وقت كافي بگذاريد مشكلات او را درك كنيد و به حرف هاي او گوش دهيد، هريك از دنياي متفاوتي آمده ايم به دنياي يكديگر نفوذ كنيم، در زندگي صادق باشيم و به همسرمان توجه كنيم، وفادار و مهربان باقي بمانيم، انعطاف پذير باشيم، سرگرم كردن همديگر و شوخ طبعي را فراموش نكنيم، برخورد فيزيكي مثبت داشته باشيم و به همسرمان هديه بدهيم.

مهر