رویاهای دست یافتنی ما زنان

رویاهای دست یافتنی ما زنان
نقاط ضعف شما کجاست؟ شیوه زندگی شما و پدر و مادرتان در دوران کودکی ، آثار عمیقی در زندگی تان دارد،به رشته تحریر درآوردن گذشته تان به شما کمک می کند تا خود را بهتر بشناسید.

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بعضی روزها، یاد دوران کودکیتان افتاده باشید ، آرزوهایی که برای رسیدن به آن ها تلاش می کردید، دوست داشتید چه کاره شوید؟ دکتر ، معلم  و یا یک فضانورد؟ چه تصوری از دوران سی یا چهل سالگیتان داشتید؟

با نگاهی به وضعیت کنونیتان، خانه به هم ریخته ، ظرف های نشسته، لباسهای اتو نشده به یکباره ناامید و افسرده شده و بقیه روز را با اوقات تلخ به سر برده و همسر و فرزندانتان را عامل نرسیدن به رویاهایتان می دانید.

امروزه بسیاری از زنان ، واقعیت موجود خودشان را باور ندارند. بسیاری از آنها در رویاهای خود می گویند:« اگر من زیباتر بودم ... اگر پول بیشتری داشتم ... اگر با کس دیگری ازدواج کرده بودم ...اگر درسم را ادامه داده بودم...اگر در فلان کلاس ثبت نام کرده بودم...» چه زندگی غم انگیزی، تنها تعداد محدودی از زنها با مردهای میلیونر ازدواج می کنند، و فقط شمار اندکی از زنان شبیه به ملکه های زیبایی هستند. دوستی می گفت ما فقط یک رئیس جمهور داریم و او هم فقط یک پسر دارد ، و مسلما شانس شما از بین این همه دختر، برای ازدواج با او بسیار کم است.

نا امید نشوید. می توانید به رویاهای خود دست بیابید.نگاه دقیقی به خودتان بیندازید. شما می توانید از خود سوال کنید که من چه کسی هستم؟ چه کار می کنم؟ چرا اینجا هستم؟

شاید در ابتدا دچار وحشت شوید. اما زمانی را برای پاسخ دادن به این پرسش ها در نظر بگیرید. اگر فلسفه زندگیتان را به عنوان یک زن بنویسید به کار زندگی زناشویی شما کمک می کند. با پاسخ به این پرسش ها بزرگترین تغییر را در زندگیتان به وجود آورید، خودتان را به طور دقیق ارزیابی کنید که چه هدفی را دنبال می کنید؟برای پاسخ به این پرسش ها و پیدا کردن هدف فراموش شدتان، ابتدا یک لیست از نقاط قوت خود تهیه کنید.

استعدادهای بزرگی در شما وجود دارد، منابع رشد نیافته ای که هنوز به آنها دست نزده اید. به کارهایی که خوب انجام می دهید، فکر کنید. آیا غذا درست کردن  شما را به وجد میآورد؟ آیا شما در مردم تاثیر خوبی به جا می گذارید؟ آیا توانایی  خاصی دارید که می توانید به جامعه خدمت کنید؟ این استعداد های نهفته را به کار گیرید. آنها را رشد دهید، شما می توانید بهتر از آن باشید که تا به حال بوده اید.!

چرا شما واقعا فلان کار را انجام دادید؟ چرا خانواده شما یک دفعه پیشرفت کرد؟

نقاط قوت و ضعف پدر و مادرتان را بررسی کنید، چه صفتی را در آنها دوست داشتید

و از چه اخلاق هایی در آنها بیزار بودید؟ مادرتان اگر چه کاری می کرد ، پدرتان خوشحالتر می بود؟

نقاط ضعف شما کجاست؟ تمامی زمینه هایی را که در آنها احساس ضعف می کنید، صادقانه بنویسید. این کار ممکن است خوشحال کننده و یا ناراحت کننده باشد. طبیعتا شیوه زندگی شما و پدر و مادرتان در دوران کودکی ، آثار عمیقی در واکنشهایی که شما نسبت به زندگی امروزتان دارید، بر جای گذاشته است.

ناراحت کننده ترین لحظات ، آزردگی ها و ترسهایتان را بر روی کاغذ بیاورید، لحظات کامیابیتان را به یاد آورید و ببینید که چگونه این موفقیت ها در ایجاد نقاط قوت کنونی شما را کمک کردند.به رشته تحریر درآوردن گذشته تان به شما کمک می کند تا خود را بهتر بشناسید.

لازم نیست چیزهایی را که نوشتید ، به کسی نشان دهید، احتیاجی نیست نقش بازی کنید، این خود شما هستید ، عیان و آشکار.

چرا شما واقعا فلان کار را انجام دادید؟ چرا خانواده شما یک دفعه پیشرفت کرد؟ نقاط قوت و ضعف پدر و مادرتان را بررسی کنید، چه صفتی را در آنها دوست داشتید و از چه اخلاق هایی در آنها بیزار بودید؟ مادرتان اگر چه کاری می کرد ، پدرتان خوشحالتر می بود؟ در مواقع استرس و فشار روحی، چگونه خود را آرام می کردید؟ آیا گریه می کردید؟ غذا می خوردید و یا پول خرج می کردید؟

همین الان شروع کنید. تمامی افکار خود را بنویسید، این کار یک روش درمان عالی است.این تمرین شاید هیچ یک از نقاط ضعف شما را ریشه کن نکند، ولی به شما کمک می کند که آنها را تبدیل به نقاط قوت کنید.

سپس ، هدف های کوتاه مدت شخصیتان را بنویسید، آن هدف هایی را که به عنوان یک فرد، همسر و یک مادر به خاطر آن فعالیت می کنید، بر روی کاغذ بیاورید. هدف های فعلیتان را بنویسید ، بعد آنها را برای فردای خود، هفته دیگر و یا در طول ماه آینده برنامه ریزی کنید. 

سعی نکنید خیلی عمیق فکر کنید. بعضی از هدف های اساسی شما ممکن است خیلی ساده به نظر برسد. مثلا خانمی می گفت: 

هدف کوتاه مدت من این است که یک خانه تمیز ، آرام و بی صدا داشته باشم، غذای خوبی بپزم، یک مادر شنونده باشم، بیشتر خوشحال باشم و کمتر اخم کنم.بامداد روز بعد، او روزش را با یک تغییر در رفتار خود آغاز کرد. او عوض شده بود، زیرا به خاطر هدف هایش کار می کرد.

خانم دیگری هدف های کوتاه مدت خود را اینطور نوشته بود:در یک کلاس ورزشی ثبت نام کنم و به طور مداوم ورزش کنم، کمدهای دیواری را تا هفته آینده مرتب کنم، اطلاعات جدیدی در مورد کامپیوتر کسب کنم و وزنم را کم کنم.

هدف های کوتاه مدت شما ، در حکم یک صافی است که کارهای مهمتر را از بقیه جدا می کند.

گام بعدی نوشتن اهداف بلند مدت شماست،برای ده سال آینده چه آرزوهایی دارید؟ آنها را مشخص کنید. زمینه هایی از زندگیتان را که به عنوان همسر و یک مادر دوست دارید بهبود بخشید، بر روی کاغذ بیاورید. شما می توانید به آرزوهای خود برسید، دستیابی به رویاها برایتان غیر ممکن نیست.

اگر شما می توانید خودتان را عوض کنید ، پس این کار را انجام دهید ، ولی اگر قادر نیستید ، خودتان را به عنوان یک آفریده خدا قبول کنید که چه کسی هستید و چطور و چرا هستید. پس سلیقه خدا را در مورد خودتان بپذیرید و خودتان را حتی با 120 کیلو وزن و یا با شکم ورم کرده و قد کوتاه دوست بدارید.


تبیان

تعداد بازید: 1798     تاریخ ثبت: 1392/08/14

پیشنهاد ما به شما