آیا دختران و پسران امروزی برای ازدواج مناسبند؟
دنیا عوض شده. دیگر نه دختران
شبیه گذشته مادرانشان هستند، نه پسران به جوانی پدرهایشان می مانند. آنها
با تعاریف نیمه سنتی، نیمه مدرن بزرگ شده اند و معیارهایشان برای زندگی
مشترک با هم متفاوت است.
در اینجا ویژگی هایی از دختران و
پسران امروزی را با هم مرور می کنیم که در ازدواج آنها مساله ساز می شود.
اینها روحیاتی هستند که الزاما در همه وجود ندارد اما در عموم جوان ها به
چشم می خورد و آنها را برای یک زندگی مشترک، نا آماده نشان می دهد.
دختران امروز چگونه اند؟
1- یكی از دلایلی كه باعث شده
دختران دیر و خیلی كم ازدواج كنند توقعات بالا و زیادهخواهیهای آنان است
كه بر تمام تصمیمگیریهایشان تاثیر گذاشته است. قبلا دختران میگفتند
هرچه پدر و مادرم بگویند یا خدا بزرگ است و من چیز زیادی نمی خواهم ولی در
این دوران دختران خواستههایشان را اعلام میكنند و میخواهند و براساس آن
تصمیم میگیرند یعنی تنها تامین مادی از طرف یك مرد برایشان ملاك نیست و
انواع و اقسام خواستهها و نیاز های مختلفی كه دارند را بیان میكنند و در
ازدواج بهدنبال برطرف كردنشان هستند.
2- موقعیت های تحصیلی و شغلی
دختران هم در مقایسه با سال های گذشته تفاوتهای آشكاری پیدا كرده است. در
گذشته دختران عموما یا كار نمیكردند یا كارهایی در حیطه خانه انجام
میدادند ولی امروزه دختران علاوه بر انجام امور منزل عموما خارج از خانه
بهدنبال كار هستند و به راحتی هم جذب بازار كار میشوند. در جامعه امروزی
میبینیم كه دختران به كار كردن مشتاقتر هستند و توفیقاتشان در كاریابی و
پیشرفت كاری هم بیشتر است.
3- از سوی دیگر در گذشته سنی كه
دختران را بالغ و عاقل فرض میكردند خیلی کمتر از امروز بود. برای یکی دو
نسل قبل، یك دختر 15 ساله بهعنوان یك دختر خانم كامل معرفی می شد که
آمادگی ازدواج داشت و اگر در این سن ازدواج نمیكرد و مثلا 20 ساله میشد
میگفتند ازدواج برایش دیر شده. ولی امروزه اگر بخواهند یك دختر 20 ساله را
شوهر بدهند همه میگویند چرا به این زودی و مگر عجله دارید.
4- در سطوح میانی مدیریتی، حضور
زنان خیلی بیشتر از گذشته شده است و این یعنی خانمهای جوان توانستهاند
از محدودههای ممنوعه كه در گذشته وجود داشته عبور كنند.
5- ارتباطات اجتماعی دختران در
جامعه امروز بیشتر شده است؛ در جامعه امروز ارتباط با جنس مخالف هم بیشتر
از گذشته شده است مثل حضور در دانشگاه و محیطهای كاری و... شاید بتوان گفت
دختران جوان در این دوره آزادیهای اجتماعی بیشتری میخواهند.
6- دختران امروزی استقلالطلب
هستند یعنی با درنظر گرفتن همه شرایط از جمله مهریههای سنگین و حق طلاق
و... باز هم دنبال استقلال هستند و حاضر نیستند زیر سایه هیچكسی باشند چه
پدر، چه مادر، چه همسر و چه بچه...
پسران امروز چگونه اند؟
1- پسران امروز در مقایسه با
نسل قبل از خود بی خرد به حساب می آیند. خرد به معنای قدرت تمییز و تشخیص
است که بین پسران بهشدت كاهش یافته است. در مقایسه پسران گذشته با پسران
امروزی در سنین مثلا فوق لیسانس این تفاوت فاحش است. در گذشته در این سن هم
فعالیت بیشتر بود، هم كسب درآمد، هم شعور و فهم اجتماعی و هم انگیزه. نسل
امروز ضریب هوشی بالاتری نسبت به نسل گذشته دارد ولی خردش كمتر و قدرت
تحلیلش ضعیفتر است.
2- پسران امروز نسبت به فرهنگ و
تمدن ایران ناآگاه و بیتفاوت شدهاند. نه تنها از مسائل روز بیاطلاع
هستند بلكه از مسائل دیروز هم بی اطلاعند.
3- پسران امروزی یا درآمدهای
بسیار پایینی دارند یا اصلا درآمدی ندارند و همچنان وابسته به درآمد پدر و
مادر هستند. در مقایسه با دختران میبینیم كه كمتر فكر كار هستند چون
دختران با كارهای متوسط، با حداقل حقوق 400 تا 500 هزار تومان هم راضی
میشوند تا ادامه بدهند ولی پسران با این درآمد حاضر نیستند كار كنند یا
اگر هم كار كنند این میزان درآمد برایشان كافی نیست.
4- پسرها بلافاصله بعد از اولین
آشنایی با یك دختر حتی در حد رابطه دوستی و همكاری، بلافاصله خانواده را
فراموش میكنند و كاملا به طرف او تمایل پیدا میكنند ولی دختران همدلی و
وابستگی بیشتری به خانواده دارند.
5- پسران علاقهمندند كه
بلافاصله بعد از اتمام دانشگاه شغلی در حد مدیر و مدیر كل داشته باشند تا
راضی باشند ولی دختران در سطوح مختلف مشغول به كار میشوند.
6- انگیزه های پسران بهصورت عمومی كاهش پیدا كرده است و این بی انگیزگی یا كمانگیزگی بهصورت اپیدمی میان پسران افزایش یافته است.
روحیاتی که مانع خوشبختی هستند
در یک کلام باید گفت در زمانه
امروزی، چیزی که مشکل ایجاد می کند این است که زن ها به سمت مرد شدن پیش می
روند و مردها به سمت زن شدن. عادت های روزمره دختران و پسران امروزی،
ملاحت و زنانگی را از زن و مردانگی و قدرت و ایستادگی را از مرد گرفته است.
به همین دلیل الگوهای خانواده دچار بحران شده اند. زن ها، به قدر کافی زن
نیستند و مردها به قدر کافی مرد نیستند.
با وجود همه این تفاوت ها،
دختران و پسران وقتی وارد زندگی مشترک می شوند، می خواهند به تلفیقی از
الگوهای سنتی خانواده و روحیات امروزی خود برسند. می خواهند خودشان باشند
اما طرف مقابلشان شبیه پدر یا مادرشان رفتار کند. از این گذشته، روحیات
امروزی دختران و پسران بیش از آنکه آنها را آماده یک زندگی مشترک همدلانه
کند، بر مبنای سود فردی و رضایت فردی خواهد بود. این که آنها چقدر از این
ازدواج بهره (مادی و معنوی) برده اند، چقدر خوشحالند و چقدر در چنین
ازدواجی آینده دارند. این فردگرایی در ازدواج، همیشه بین دو نفر باقی می
ماند و آنها را از یک خانواده تبدیل به دو همخانه می کند که تا زمان داشتن
منافع مشترک کنار هم خواهند بود و در صورت بروز هر اختلافی، می توانند
راهشان را از هم جدا کرده و سراغ زندگی خودشان بروند.
زندگی ایده آل