دوستیهای بی پایه و اساس :
دوستیهای امروزی دوستی که بواسطه ردو بدل شدن یه شماره روی کاغذ یا جدیدا روی کارت ویزیت یا تو چت تو تاکسی تو پارک تو سینما تو اتوبوس و هر جا که بگی شروع میشه از بین چندتا شماره ای که میدی بالاخره یه آدم بیکار پیدا میشه و از اون چندتا شماره ای که گرفته شماره ی تو رو انتخاب میکنه و زنگ میزنه .
همه چیزداره شروع میشه میتونه یک شروع خوبی باشه میتونه مسیر زندگی آدمو عوض کنه و آدم خوشبخت بشه یا اینکه بر عکس صدای زنگ تلفن صدای زنگ بدبختی ماست شایدم فقط صداتو بشنوه فقط و فقط برای یکبار باهات حرف بزنه و بعدم بره دنبال کارش یا شایدم یه شماره تلفن دیگه، به هر حال انتظار برای تو به پایان اومده بالاخره یکی پیدا شد که بهت محل بزاره و باهات تماس بگیره هر نقطه خونه که باشی با شنیدن صدای تلفن با سرعتی چند برابر سرعت نور خودتو میرسونی پای گوشی تلفن حالا.... یا موبایل .
اگه بچه شهرستانی که خوب صداتو فورا لهجه تهرونی به خودت میگیری تا اینکه طرف نفهمه که چقدر ض... هستی همین عوض کردن لهجه نشونه اینه که تو از اینی که هستی بدت میاد و دوست داری طور دیگه ای بودی . خوب شروع می کنید به حرف زدن سلام و احوال پرسی چندتا حرف بیخودی دیگه و یه اسم کامبیزی بهش میگی اشکال نداره بعدا اگه قضیه لو رفت خودت راست و ریستش میکنی . فکر می کنی زرنگی اما غافلی که طرفتم مثل خودته خلاصه اگه طرف رو جذب کنی یه ، یه ساعتی شایدم بیشتر حرفهای بیخودی بهم میزنید آخر سر طرف میگه خوب دیگه ، تو بهش میگی بازم بهم زنگ میزنی طرفم میگه تا ببینم ( یعنی اینکه باید شماره های دیگروهم امتحان کنه) کاری نداریم خلاصه اینکه دوستی شروع میشه .
آخی اولش چقدر خوبه همش دلت میخواد باهاش حرف بزنی فکر میکنی دیگه از خدا هیچی نمی خوای هرروز بهت زنگ میزنه اولش خیلی واسه هم حرف دارید اما خیلی زود حرفاتون تموم میشه و تبدیل میشه به حرفهای تکراری . فکر می کنی که خیلی دوسش داری اگه اون نباشه (وا این حرفا چیه زبونت رو گاز بگیر مگه میشه بدون اون ) زندگی هم نیست انگار دنیا سوراخ شده و فقط همین یه نفر برای تو افتاده پایین حالا چرا چون طرف یه چشم وابرویی با زور لوازم آریشی بهم زده و صداشو کج کرده و خلاصه بهت نگاه کرده و هر روزم داره بهت زنگ میزنه خبر نداری که این حس فقط وابستگیه و عادت .بعد یه چند وقتی طرف تلفناش کم میشه تو چت جوابتو نمیده باهات کمتر میاد بیرون همشم بهونه میاره آخرشم یه روزیا به کل جوابتو نمیده یا اینکه خیلی راحت بهت میگه ما بدرد هم نمی خوریمو از این حرفا آخ اونروز میخوای خودت رو بکشی هر چی میپرسی چرا جوابی نداره بگه
این وسط تو رو باش که بی خودی به یه عروسک دلبستی همش تقصیر خودت بود. این از پسراش دختراشم که اوه اوه تا پسره میبینه دختره بهش وابسته شده میگه عزیزم من نمیتونم جلوی خودمو بگیرم تو مگه منو دوست نداری مگه من و تو مال هم نیسیتم پس خلاصه آخرش اینه که آقا هوس یه برنامه ای کرده دختره هم که ... ولش کن اینا شده سرگرمی دختر پسرا و دغدغشون مشکل اینجاست که این وضعیت پیشرفته شده و به رشد پدیده ازدواجهای ناموفق افزوده شده آخه آدم عاقل کی میرو تو چت دنبال زن بگرده اون دختری که از تو به راحتی شماره میگیره یا اون پسری که فقط به خاطر خوشگلی تو بهت شماره میده خوب به صدتا دیگه هم میده نکنه فکر کردی از تو خوشگل تر کسی نیست . اینم شد انتخاب همسر . قبل از اینکه به کسی پیشنهاد ازدواج بدهید یا پیشنهاد ازدواج کسی رو قبول کنید یا ساده تر قبل از اینکه خودتون ببریدو بدوزید یه سری به دادگاههای خانواده بزنید من نمی گم که دوستی یک رابطه نادرست است نخیر دوستی بین دختر و پسر اگر در جهت شناخت باشه نه در جهت ارضاء کردن میل جنسی خیلی هم خوبه نمی گم ازدواج بین دخترو پسرای یکه با هم دوست هستند بده نه اتفاقا خیلی هم خوبه اما به شرطی که در رابطه دوستی به یه سری از شناختها برسید البته مطمئن باشید خودتونم بکشید تا زیر یه سقف نرید به شناخت کامل نیمرسید . اینکه صبح تا شب بهم بگید دوست دارمو عاشقتم و همدیگرو در آغوش بگیرید تو جاهای خلوت و ... که نشد دوست داشتن. جالب اینجاست که کار بر عکسه قبل از ازدواج که خبری نیست روزی صدبار دوطرف بهم میگن دوست دارم اما بعد از ازدواج هر دو طرف تشنة دوست داشتن هستند .
بارها گفتم بازم میگم دو نفر شاید تا آخر عمر بهترین دوستای روی زمین برای هم باشند اما این دلیل بر این نیست که بتونند زوج خوبی هم برای هم باشند . من یه چند روز پیش به دعوت یک وکیل به دادگاه خانواده رفته بودم باور کنید یه شخصی که خودش شاکی بود وقتی فهمید من برای تحقیق اومدم اونجا التماس میکرد که بنویسم که به این دوستیها دلنبندید به این سادگی ها فکر نکنید که همه چیز تموم شده خلاصه طرف دل پری داشت منم تو این پست سعی کردم به صورت ساده مطرح کنم تا هرکسی در هر سنی که هست متوجه منظورم بشه و از واژه های سنگین استفاده نکردم .
با تشکر علی سلطانی مجد