نحوه ارتباط صحیح با همسر
نحوه ارتباط صحیح با همسر
ارتباط صحیح با همسر،به دلایل زیستی و فرهنگی ما هرگز نباید انتظار داشته باشیم جنس مخالف ما را کاملا درک کند. با قدردانی و احترام به نبود شباهتهای اساسی است که دوجنس مخالف میتوانند همزیستی و وحدت هماهنگ و زندگی مشترک پایداری داشته باشند.
چند قانون واقعی برای رابطه صحیح
درباره احساسات و عواطف واقعیتان با همسرتان صادق باشید: زمانی که درباره احساسات و عواطف درونی خود صداقت نداشته باشیم، روابط ما دستخوش ناملایمات روحی و اخلاقی میشود. فیلم بازیکردن، تظاهرکردن، پنهانکاریها و حتی دروغ گفتنها نشانههای عدم صداقت در یک زندگی زناشویی است. همسرتان را دوستدار تفکر و ذهنیت خود کنید: جذابترین بخش از وجود زنان و مردان را فکر و ذهنیت آنها تشکیل میدهد. پس سعی کنید همسرتان را عاشق تفکر و ذهنیت خود کنید و هر گز از ظاهر و اندام خود برای شیفتهکردن وی استفاده نکنید؛ چراکه این امر، واهی و زودگذر است و با گذشت زمان و پیر شدن از جذابیتها و زیباییهایتان کم میشود.
از نظر عاطفی ـ احساسی سخاوتمند باشید و هرگز خساست به خرج ندهید: سخاوت احساسی ـ عاطفی به این معناست که شما بدون هیچگونه قید و شرطی آزادانه عشق، محبت و قدردانی و تشکر خود را به همسرتان ابراز کنید. البته منظور این نیست که هر پنج دقیقه یکبار قربان صدقه او بروید، بلکه باید سنجیده و مناسب سخاوت خود را نشان دهید. به همسرتان تعهد روحی ـ قلبی داشته باشید، البته این تعهد باید دوجانبه باشد: به خاطر داشته باشید مراسم ازدواج باشکوه، حلقه الماس، شیکترین لباس عروسی یا دامادی هیچ کدام نمیتواند به شما در داشتن یک ازدواج موفق و شاد کمک کند و تنها تعهد احساسی ـ عاطفی است که زندگی مشترکتان را تا پایان عمر ضمانت میکند.
گفتوگوی موثر با همسرتان را یاد بگیرید
گفتوگو کردن یا گفتوگو نکردن، مساله این است و کلید موفقیت یا شکست در ازدواج همینجاست. تجربه مشاوران خانواده نشان میدهد 50 درصد زوجهایی که برای درخواست کمک میآیند، مشکل اصلیشان را عدم ارتباط و گفتوگو با همسر خود میدانند. وقتی پس از ازدواج ما ارتباط برقرار نمیکنیم، جریان زندگی را بند و مرداب راکدی از احساس ترحم به حال خود به وجود میآوریم. ما احساس تنهایی میکنیم، زیرا تنها هستیم. ما همسرمان را کنار گذاشتهایم و از زندگی با هم سر باز میزنیم. ،شاید هنوز با هم در یک خانه زندگی میکنیم، اما به صورت دو انسان تنها زندگی میکنیم، نه یک زوج واحد. خیلیها در زندگی مشترکشان تنها و بیارتباط هستند و این تنها بودن اصلا خوب نیست. بر خلاف رویاهای دور و درازی که پیش از ازدواج داشتیم، ارتباط و گفتوگو به صورت خودکار و طبیعی به وجود نمیآید. از سوی دیگر برخلاف آنچه بعضی زوجها تصور میکنند، ارتباط برقرار کردن غیرممکن نیست.
چنان که ما بخواهیم با هم یکی شویم و از آن احساس گرم زندگی که عمیقترین لذت و رضایت خاطر انسان است، بهرهمند باشیم باید ارتباط درست برقرار کنیم. تا زمانی که به یکدیگر اعتماد و با هم ارتباط برقرار نکنیم نمیتوانیم همدیگر را بشناسیم و احساس خوبی داشته باشیم. هم حرف زدن و هم گوش کردن برای ارتباط موثر لازم است. هریک از ما ممکن است یکی از این دو هنر را بلد نباشیم، اما با آموختن آنها میتوانیم ارتباط برقرار کنیم. مطمئنا تا زمانی که هر دو طرف در زندگی مشترک تصمیم نگیرند باهم ارتباط برقرار کنند ازدواجشان به موفقیت نمیرسد.
در اینجا به برخی موانع مهم در برقراری ارتباط موثر پس از ازدواج میپردازیم:
نداشتن اعتماد به نفس یکی از زوجین:
نداشتن عزت نفس یکی از بزرگترین موانع ارتباط پس از ازدواج است. خیلی از ما بنا به دلایلی با احساس بیکفایتی بزرگ شدهایم. مدام به شکستهایمان فکر میکنیم و موفقیتهایمان را بسختی به یاد میآوریم، در برخورد با هر کس احساس خطر میکنیم. بنابراین وقتی ازدواج میکنیم از ترس طرد شدن یا شکستخوردن عقایدمان را مطرح نمیکنیم غافل از اینکه نداشتن اعتماد به نفس بیش از هر عامل دیگری عوارض اختلال روانی را ایجاد میکند و یکی از مهمترین عوامل افسردگی در زنان است. مسلما شما نقطه ضعفهایی دارید، حتما شکستهایی هم خوردهاید، اما نقطهقوت هم دارید و میتوانید در بسیاری زمینهها موفق شوید. در هر کاری نهایت تلاش خود را به کار گیرید. از تمام قابلیتهایتان استفاده کنید و نگران چیزهایی که خارج از کنترل شما هستند، نباشید. اگر همسرتان اعتماد به نفس ندارد و دوستش دارید به او نیز کمک کنید تا گذشته را بپذیرد و روی آینده تمرکز کند.
به کمک محبت و توجه میتوانید اعتماد به نفس همسرتان را بالا ببرید
این عمل شما یعنی پذیرش، عشق، درک و تشویق. با این کار در واقع جهت را به او نشان میدهید و این کار به جای یاس و نومیدی، نگرش مثبت را مینشاند و این یعنی رشد در زندگی مشترک. نمیخواهیم همسرمان را برنجانیم: خیلی از زن و شوهرها به خاطر اینکه همسرشان را نرنجانند از ابراز عقیدهشان خودداری میکنند. آنها فکر میکنند اگر صادق باشند، همسرشان ناراحت میشود. با این کار ما به یکدیگر مثلا مهربانی میکنیم. انگار که بچه هستیم. شاید تصورمان درست باشد، اما اگر قرار باشد مثل بزرگسالان با هم رابطه برقرار نکنیم چطور میتوانیم با این طرز برخورد، بالغ شویم؟ البته منظور این نیست که به بهانه صداقت تمام احساسات منفی و دقدلیهایتان را برسر همسرتان خالی کنید. هدف این است حقیقتی را که وجود دارد با عشق و محبت بگوییم. هدفمان رشد رابطه است نه ویرانگری. این نکته مهم را هم به یاد داشته باشید. شما نباید بیش از اندازه و به صورت افراطی از همسرتان حمایت کنید چون ممکن است بعد به ضررتان تمام شود.
خودخواهی یکی از همسران:
خودخواهی در زندگی زناشویی یکی از موانع ارتباط و وحدت همسران است. ما ذاتا تمایل داریم به جهت مخالف برویم «نظر من همیشه درسته، فکر نمیکنی نظر تو اشتباهه». نقطه مقابل خودخواهی، عشق ایثارگرانه است که بزرگترین هدیه است که میتوانیم به همسرمان بدهیم، اما تا زمانی که دست از خودخواهیمان بر نداریم این کار غیرممکن است. در رابطه با خودخواهی همسرتان شما صد درصد موفق نمیشوید آن را از بین ببرید، اما کار مهمی که میتوانید انجام دهید این است که در رابطه با خودخواهی خودتان کاری کنید که برای همسرتان سرمشق شوید چرا که بیشتر ما به الگوی عشق و محبت پاسخ مثبت میدهیم.
عصبانی بودن یکی از طرفین
مسلما خشم و عصبانیت مانعی بر سر راه ارتباط است. وقتی کسی عصبانی است، برقراری ارتباط با او اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. خشم اگر درست کنترل شود میتواند حوزهای از رابطهتان را که محتاج توجه است، آشکار کند. اگر در رابطهتان یکدفعه دچار خشم شدید یا احساس کردید همسرتان از کوره در رفته، وقتی آرام شدید برگردید و دوباره درباره مشکل مورد بحث با همسرتان گفتوگو کنید. اگر بگذارید خشم شما را کنترل کند باعث جداییتان میشود نه یکی شدن. خشم همیشه آدمها را از هم جدا میکند، اما مهار خشم میتواند شما را به هم نزدیک کند.
خودداری از حرفزدن:
معمولا یکی از مشکلات زوجها که بعد از ازدواج بیشتر متوجه آن میشوند این است که یکی از آنها از حرفزدن خودداری میکند و اغلب این مردان هستند که ساکت و خاموشند. همه ما در شخصیتمان نقاط قوت و ضعفی داریم، شاید بنا به دلایلی در دوران کودکیمان گوشهگیر و درونگرا شدهایم، اما این به آن معنا نیست که نمیتوانیم یاد بگیریم درباره مسائل و تجاربمان با همسرمان صحبت کنیم تا لذت یکی بودن را تجربه کنیم. حرف زدن را میتوانیم از مسائلی که در طول روز برایمان اتفاق افتاده شروع کنیم یا اگر قضیهای در گذشته اتفاق افتاده و شما هنوز به خاطر آن ناراحت هستید سر صحبت را باز کنید و به همسرتان فرصت اصلاح بدهید. اگر نمیتوانید مشکلتان را با کلام بگویید میتوانید آن را در نامهای بنویسید و از همسرتان بخواهید آن را در حضور شما بخواند. به هر حال باید درباره مسائل صحبت کنید چرا که تا وقتی ارتباط برقرار نکنید همسرتان ابدا نمیفهمد شما مثلا از آن اتفاقی که افتاده هنوز ناراحتید یا نمیتواند درک کند خواستهتان چیست. مطمئن باشید زندگی زناشویی ارزش تغییر دارد.
از خودتان شروع کنید
هنگامی که همسرتان مشغول تماشای تلویزیون است بدون آن که هیچ حرفی بزنید فقط کنارش بنشینید. قرار نیست کار دیگری انجام دهید. ـ هنگامی که صبح از یکدیگر جدا میشوید از همدیگر خداحافظی کنید. ـ هنگام راه رفتن دست او را بگیرید این نشان میدهد برای لذتبردن از یکدیگر راههای سادهای وجود دارد. ـ خنده و شوخی را از یاد نبرید. اگر خواسته خود را همراه با شوخی و خنده مطرح سازید، همسرتان در برابر آن موضع دفاعی نخواهد گرفت. ـ زیاد صداقت نداشته باشید. اگر ایرادی در همسرتان است که قادر به اصلاح آن نیست (البته منظور ایرادات بزرگ نیست) تاکیدی بر آن نداشته باشید و خودتان را خسته نکنید.
کمتر حرف بزنید
برخی از زوجین تمایل دارند همسرشان غیرعاطفی و خلاصه و مفید صحبت کند و زمانی را هم به او بدهد تا درباره حرفهایی که شنیده است فکر کند. ـ فراموش نکنید که مردان و زنان به دو زبان کاملا متفاوت صحبت میکنند. ـ برخی مواقع در مورد داشتن عدم توافق، توافق کنید چون بسیاری از عدم توافقها بدون راهحل باقیمیمانند. ـ به یاد داشته باشید تحسین و تمجید موجب تحکیم روابط زناشویی میشود، پس از آن دریغ نکنید. ـ
مدام به فکر تغییر همسرتان نباشید
لطفا تغییر و بهبود در رفتار و بخصوص عادات بد را از خودتان شروع کنید . مطمئن باشید این تلاش شما برای تغییر خودتان بر دیگری هم تاثیرگذار خواهد بود. ـ خواستهتان را مستقیم بیان کنید، مثلا اگر همسرتان روز تولدتان را فراموش میکند و هدیهای هم برایتان نمیخرد میتوانید تاریخ را با ماژیک روی آینه اتاقتان بنویسید. این مانع بدخلقی شما و احساس گناه او میشود. ـ عکس همسرتان را در کیف خود بگذارید. ـ به همسرتان به صورت کلامی بگویید که دوستش دارید. ـ به سرکارش زنگ بزنید و بگویید فقط میخواستم صداتو بشنوم، دلم برات تنگ شده بود. ـ هنگام ورود به منزل با لبخند از یکدیگر استقبال کنید نه با اخم. ـ برای همسرتان به بهانههای مختلف هدیه بخرید حتی در حد یک دسته گل. ـ برای همسرتان یک شعر محبتآمیز یا حتی یک جوک SMS کنید. اصول ارتباط سالم ـ به همسرتان «برچسب» نزنید برچسبزدن در واقع زیر سوال بردن هویت کلی همسرتان است. او را کودن، دیوانه، تنبل، بیخاصیت و خنگ خطاب نکنید. نتیجه این برچسبزدنها از بین رفتن اعتماد، صمیمیت و نزدیکی بینتان میشود. ـ از پیام «تو» سرزنشگر و توهینآمیز پرهیز کنید. «تو هیچ وقت نمیفهمی»، «تو فقط فکر خودتی» و جملاتی از این قبیل این پیام را به طرف مقابل میرساند که «تو خطا کاری و تمام تقصیرها هم به گردن توست.» ـ از پرداختن (نشخوار ذهنی) به گذشتهها پرهیز کنید. وقتی عصبانی هستید هرگز مسائل گذشته را مطرح نکنید. با برگشت به گذشته در واقع دلیل و مدرک برای ضعف و کاستیهای همسرتان جمعآوری میکنید و پیامتان این است «تو بدی، تو بدی، تو بدی، تو همیشه این عیب را داشتی و اصلا بهتر هم نمیشوی» در نتیجه فاصلههایتان بیشتر و بیشتر خواهد شد. ـ همسرتان را تهدید نکنید. «اگر به خانه مادرت بروی...»، «اگر فلان کار را انجام دهی...» پیام این تهدیدها این است که تو بدی و من قصد دارم حتما تو را تنبیه کنم. ـ زبان بدن «باز» و «پذیرنده» داشته باشید. وقتی لبهایتان را میگزید، اخم میکنید، دندانهایتان را به هم فشار میدهید، چپچپ به همسرتان نگاه میکنید یا با شک و تردید یا تنفر به او خیره میشوید، زبان بدنتان با صدای بلند و واضح میگوید «شما قصد ندارید ارتباط درست و موثری با همسرتان داشته باشید .»
منبع : جام جم